آیینه
licenseمعنی کلمه آیینه
معنی واژه آیینه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آبگينه، آبگين، آينه، مرآت 2- آيين، روال، روش، طريق، منوال | ||
انگلیسی | mirror, glass, looking glass, handglass, the mirror | ||
عربی | مرآة، عكس صورة كذا، انعكس | ||
ترکی | ayna | ||
فرانسوی | le miroir | ||
آلمانی | der spiegel | ||
اسپانیایی | el espejo | ||
ایتالیایی | lo specchio | ||
مرتبط | اینه، ایینه، شیشه، لیوان، گیلاس، استکان، جام، شیشه الات، ذره بین، کوچک دسته دار | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آیینه" در زبان فارسی به معنای وسیلهای است که برای بازتاب تصویر استفاده میشود. در نگارش این کلمه باید به نکات زیر توجه کرد:
به عنوان مثال:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "آیینه" در نگارش خود استفاده کنید. | ||
واژه | آیینه | ||
معادل ابجد | 76 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'āy(')ine | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: āyēnak] ‹آینه› | ||
مختصات | (کن .) | ||
آواشناسی | 'Ayine | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آیینه | ||
پخش صوت |
قطعه شيشه اي که پشت آن جيوه مالند کلمه "آیینه" در زبان فارسی به معنای وسیلهای است که برای بازتاب تصویر استفاده میشود. در نگارش این کلمه باید به نکات زیر توجه کرد: نوشتن کلمه: کلمه "آیینه" با حرف "ی" در وسط آن نوشته میشود و از نظر املایی صحیح است. نقش کلمه: "آیینه" در جملات میتواند به عنوان اسم استفاده شود و معمولاً معنای آن به شیء ملموس اشاره دارد. نکات نگارشی: به عنوان مثال: با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "آیینه" در نگارش خود استفاده کنید.
1- آبگينه، آبگين، آينه، مرآت
2- آيين، روال، روش، طريق، منوال
mirror, glass, looking glass, handglass, the mirror
مرآة، عكس صورة كذا، انعكس
ayna
le miroir
der spiegel
el espejo
lo specchio
اینه، ایینه، شیشه، لیوان، گیلاس، استکان، جام، شیشه الات، ذره بین، کوچک دسته دار