آب کرده
licenseمعنی کلمه آب کرده
معنی واژه آب کرده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
232
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
water
عربی
ماء | بحر , مائي , روى , مزج بالماء , سقى , ذرف , نقع , زود بماء الشرب , أضاف الماء إلى , أضفى على القماش تموجا صقي