جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tabār
pedigree  |

تبار

معنی: دودمان و خويشاوندان و بمعناي هلاک
310 | 0
مترادف: 1- آل، خاندان، خانواده، دودمان، نسب، نسل 2- اصل، گوهر، نژاد 3- نابودي، هلاك، هلاكت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] [قدیمی]
مختصات: ( ~.) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: tabAr
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 603
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
pedigree | ancestry , race , tribe , antecedent , design
ترکی
iniş
فرانسوی
descente
آلمانی
abstieg
اسپانیایی
descendencia
ایتالیایی
discesa
عربی
نسب | أصل , تاريخ , شجرة العائلة , كلب من أصل جيد , قط من اصل جيد , شجرة من اصل ممتاز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "تبار" در زبان فارسی به معنی نژاد، نسل یا خانواده است و معمولاً در متون ادبی و رسمی به کار می‌رود. در زیر چند نکته دربارهٔ قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است:

  1. نوشته صحیح: کلمه "تبار" باید به صورت صحیح و بدون اشتباهات املایی نوشته شود.

  2. توجّه به مفهوم: از این کلمه در متون تاریخی، ادبی و فرهنگی استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در بررسی نژادها یا نسل‌ها.

  3. استفاده از ترکیب‌ها: این کلمه می‌تواند با دیگر واژه‌ها ترکیب شود. مانند "تبار ایرانی"، "تبار خانوادگی" و یا "تبار قومی".

  4. نکات نگارشی: در متون رسمی و ادبی معمولاً لازم است این کلمه با دقت به کار رود و از به‌کارگیری آن در جملات غیررسمی یا کلام‌های محاوره‌ای پرهیز شود.

  5. قید و وصف: ممکن است بخواهید برای توصیف "تبار"، قیدهایی مانند "باستانی"، "اصیل" و "قدیمی" اضافه کنید تا مفهوم دقیق‌تری ارائه دهید.

در مجموع، "تبار" کلمه‌ای است با بار معنایی خاص که باید به دقت در نوشتار و گفتگو استفاده شود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تبار" در جمله آورده شده است:

  1. او به تبار باستانی خود بسیار افتخار می‌کرد و همیشه از مراسم فرهنگی آن‌ها حمایت می‌نمود.
  2. این پژوهشگران به بررسی ریشه و تبار مختلف اقوام ایرانی پرداخته‌اند.
  3. تبار این نژاد در تاریخ به دوران باستان برمی‌گردد.
  4. او به تشخیص تبار جانداران مختلف کمک می‌کند تا تاریخ تکامل آن‌ها را بهتر درک کنیم.
  5. تبار من از نواحی شمالی کشور است و سنت‌های خاصی دارد.

اگر به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!


واژگان مرتبط: شجره نامه، ریشه، اشتقاق، مسابقه، قوم، دور، قبیله، سبط، طایفه، ایل، قبایل، سابقه، مرجع ضمیر

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری