تبار
licenseمعنی کلمه تبار
معنی واژه تبار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آل، خاندان، خانواده، دودمان، نسب، نسل 2- اصل، گوهر، نژاد 3- نابودي، هلاك، هلاكت | ||
انگلیسی | pedigree, ancestry, race, tribe, antecedent, design | ||
عربی | نسب، أصل، تاريخ، شجرة العائلة، كلب من أصل جيد، قط من اصل جيد، شجرة من اصل ممتاز | ||
ترکی | iniş | ||
فرانسوی | descente | ||
آلمانی | abstieg | ||
اسپانیایی | descendencia | ||
ایتالیایی | discesa | ||
مرتبط | شجره نامه، ریشه، اشتقاق، مسابقه، قوم، دور، قبیله، سبط، طایفه، ایل، قبایل، سابقه، مرجع ضمیر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تبار" در زبان فارسی به معنی نژاد، نسل یا خانواده است و معمولاً در متون ادبی و رسمی به کار میرود. در زیر چند نکته دربارهٔ قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است:
در مجموع، "تبار" کلمهای است با بار معنایی خاص که باید به دقت در نوشتار و گفتگو استفاده شود. | ||
واژه | تبار | ||
معادل ابجد | 603 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | tabār | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] [قدیمی] | ||
مختصات | ( ~.) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | tabAr | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تبار | ||
پخش صوت |
دودمان و خويشاوندان و بمعناي هلاک کلمه "تبار" در زبان فارسی به معنی نژاد، نسل یا خانواده است و معمولاً در متون ادبی و رسمی به کار میرود. در زیر چند نکته دربارهٔ قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است: نوشته صحیح: کلمه "تبار" باید به صورت صحیح و بدون اشتباهات املایی نوشته شود. توجّه به مفهوم: از این کلمه در متون تاریخی، ادبی و فرهنگی استفاده میشود. به عنوان مثال، در بررسی نژادها یا نسلها. استفاده از ترکیبها: این کلمه میتواند با دیگر واژهها ترکیب شود. مانند "تبار ایرانی"، "تبار خانوادگی" و یا "تبار قومی". نکات نگارشی: در متون رسمی و ادبی معمولاً لازم است این کلمه با دقت به کار رود و از بهکارگیری آن در جملات غیررسمی یا کلامهای محاورهای پرهیز شود. در مجموع، "تبار" کلمهای است با بار معنایی خاص که باید به دقت در نوشتار و گفتگو استفاده شود.
1- آل، خاندان، خانواده، دودمان، نسب، نسل
2- اصل، گوهر، نژاد
3- نابودي، هلاك، هلاكت
pedigree, ancestry, race, tribe, antecedent, design
نسب، أصل، تاريخ، شجرة العائلة، كلب من أصل جيد، قط من اصل جيد، شجرة من اصل ممتاز
iniş
descente
abstieg
descendencia
discesa
شجره نامه، ریشه، اشتقاق، مسابقه، قوم، دور، قبیله، سبط، طایفه، ایل، قبایل، سابقه، مرجع ضمیر