تجرید
licenseمعنی کلمه تجرید
معنی واژه تجرید
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- عزلتگزيني، تنهايي 2- انتزاع، پيرايش، مجردسازي 3- مجرد ساختن 4- تنهايي گزيدن، گوشهگيري كردن 5- برهنه كردن | ||
متضاد | تعميم | ||
انگلیسی | abstraction, emergency | ||
عربی | فكرة تجريدية، إزالة، فكرة غامضة، تعبير تجريدي، لوحة فنية تجريدية، التجريد | ||
ترکی | soyutlama | ||
فرانسوی | abstraction | ||
آلمانی | abstraktion | ||
اسپانیایی | abstracción | ||
ایتالیایی | astrazione | ||
مرتبط | تجرد، چکیدگی، اختلاس، دزدی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تجرید" به معنای خالی کردن یا عریان کردن است و در زبان فارسی چند کاربرد مختلف دارد. در اینجا به بررسی قواعد نگارشی و نحوی مرتبط با این کلمه میپردازیم:
در کل، رعایت اصول نگارشی و قواعد زبان فارسی در کاربرد کلمه "تجرید" سبب میشود تا متن شفافتر و مفهومتر باشد. | ||
واژه | تجرید | ||
معادل ابجد | 617 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | tajrid | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (تَ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | tajrid | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تجرید | ||
پخش صوت |
برهنه کردن، شمشير را از غلاف کشيدن کلمه "تجرید" به معنای خالی کردن یا عریان کردن است و در زبان فارسی چند کاربرد مختلف دارد. در اینجا به بررسی قواعد نگارشی و نحوی مرتبط با این کلمه میپردازیم: نحوهی نوشتار: کلمه "تجرید" باید به صورت کامل و بدون هیچگونه اشتباهی نوشته شود. از لحاظ املایی هم صحیح است. نقطهگذاری: اگر کلمه "تجرید" در یک جمله به عنوان اسم یا فعل استفاده شود، باید نقطهگذاریهای مربوط به آن رعایت شود. به عنوان مثال: استفاده در ترکیبها: این کلمه میتواند در ترکیبهای مختلف به کار رود. مانند: کاربرد در متن: برای به کارگیری این کلمه در متن، باید با توجه به مفهوم و معانی مورد نظر، جملهبندیهای مناسب ایجاد کنید. مثلاً: در کل، رعایت اصول نگارشی و قواعد زبان فارسی در کاربرد کلمه "تجرید" سبب میشود تا متن شفافتر و مفهومتر باشد.
1- عزلتگزيني، تنهايي
2- انتزاع، پيرايش، مجردسازي
3- مجرد ساختن
4- تنهايي گزيدن، گوشهگيري كردن
5- برهنه كردن
تعميم
abstraction, emergency
فكرة تجريدية، إزالة، فكرة غامضة، تعبير تجريدي، لوحة فنية تجريدية، التجريد
soyutlama
abstraction
abstraktion
abstracción
astrazione
تجرد، چکیدگی، اختلاس، دزدی