تدارک
license
98
1667
100
معنی کلمه تدارک
معنی واژه تدارک
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آمادگي، پيشبيني، تامين، تجهيز، تحصيل، تمهيد، تهيه، فراهم، فراهمسازي 2- تلافي، جبران | ||
انگلیسی | preparation, provision, purveyance | ||
عربی | إعداد، الإعداد، تحضير، تجهيز، استعداد، تنظيم | ||
ترکی | hazırlık | ||
فرانسوی | préparation | ||
آلمانی | vorbereitung | ||
اسپانیایی | preparación | ||
ایتالیایی | preparazione | ||
مرتبط | تهیه، اماده سازی، امادگی، تمهید، تهیه مقدمات، ماده، شرط، بند، قوانین، اذوقه، تهیه خواربار، اذوقه رسانی | ||
واژه | تدارک | ||
معادل ابجد | 625 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | tadārok | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (تَ رُ) [ ع . ] (مص م .) | ||
آواشناسی | tadArok | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تدارک | ||
پخش صوت |
تهيه کردن
- 1 آمادن پسايش پساييدن
- 2 برخورد به هم رسيدن - 3 باز يافتن
-1 (مصدر) فراهم کردن تهيه کردن
آماده ساختن . -2 باز بدست آوردن
عوض چيزي را فراهم کردن تلافي کردن .
-3 در يافتن خطا و اشتباهي را اصلاح
کردن . -4 بهم رسيدن . -5 (اسم)
تلاقي . -6 دريافت خطا اصلاح .
جمع : تدارکات .
1- آمادگي، پيشبيني، تامين، تجهيز، تحصيل، تمهيد، تهيه، فراهم، فراهمسازي
2- تلافي، جبران
preparation, provision, purveyance
إعداد، الإعداد، تحضير، تجهيز، استعداد، تنظيم
hazırlık
préparation
vorbereitung
preparación
preparazione
تهیه، اماده سازی، امادگی، تمهید، تهیه مقدمات، ماده، شرط، بند، قوانین، اذوقه، تهیه خواربار، اذوقه رسانی