ترس
licenseمعنی کلمه ترس
معنی واژه ترس
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اضطراب، اعراض، باك، بيم، پروا، تشويش، جبن، خوف، دغدغه، دهشت، رعب، سهم، فزع، محابا، مخافت، مهابت، واهمه، وجا، وحشت، وهم، هراس، هول، هيبت | ||
انگلیسی | fear, awe, dread, horror, dismay, fray, misgiving, awful, the fear | ||
عربی | خوف، خشية، خطر، خاف، خشي، يخاف | ||
ترکی | korku | ||
فرانسوی | la peur | ||
آلمانی | die angst | ||
اسپانیایی | el miedo | ||
ایتالیایی | il timore | ||
مرتبط | بیم، هیبت، خوفناکی، بیزاری، بی میلی، وحشت زدگی، نزاع، نبرد، غوغا، شبهه، سوء تفاهم، عدم اطمینان، اشتباه، بدگمانی، مهیب یا ترسناک | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ترس" به عنوان یک اسم در زبان فارسی به معنای احساس یا حالت نگرانکننده است. در نگارش این کلمه و استفاده از آن در جملات، چند نکتهی قواعدی و نگارشی وجود دارد:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "ترس" به درستی و به صورت مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | ترس | ||
معادل ابجد | 660 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | tars | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (بن مضارعِ ترسیدن) | ||
مختصات | ( ~.) [ ع . ] (اِ. ص .) | ||
آواشناسی | tars | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ترس | ||
پخش صوت |
بيم، خوف کلمه "ترس" به عنوان یک اسم در زبان فارسی به معنای احساس یا حالت نگرانکننده است. در نگارش این کلمه و استفاده از آن در جملات، چند نکتهی قواعدی و نگارشی وجود دارد: املا: کلمه "ترس" به همین شکل نوشته میشود و بیشتری در جملات بدون هیچ گونه تغییر ظاهری به کار میرود. جنسیت: "ترس" یک اسم مذکر است، بنابراین اگر بخواهید آن را با صفات و افعال ترکیب کنید، باید توجه داشته باشید که فعل و صفت باید با این جنسیت همخوانی داشته باشند. جمع: جمع "ترس" به صورت "ترسها" نوشته میشود. برای ساختن جمع، از پسوند "ها" استفاده میشود. آوردن در جملات: این کلمه میتواند در جملات مختلف به کار رود: ترکیب با دیگر کلمات: "ترس" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود تا عبارات و مفاهیم جدیدی ایجاد کند، مثلاً "ترس از ارتفاع"، "ترس از آینده" و ... با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "ترس" به درستی و به صورت مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
اضطراب، اعراض، باك، بيم، پروا، تشويش، جبن، خوف، دغدغه، دهشت، رعب، سهم، فزع، محابا، مخافت، مهابت، واهمه، وجا، وحشت، وهم، هراس، هول، هيبت
fear, awe, dread, horror, dismay, fray, misgiving, awful, the fear
خوف، خشية، خطر، خاف، خشي، يخاف
korku
la peur
die angst
el miedo
il timore
بیم، هیبت، خوفناکی، بیزاری، بی میلی، وحشت زدگی، نزاع، نبرد، غوغا، شبهه، سوء تفاهم، عدم اطمینان، اشتباه، بدگمانی، مهیب یا ترسناک