تریاق
licenseمعنی کلمه تریاق
معنی واژه تریاق
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | افيون، پادزهر، پازهر، ترياك، ضدزهر، نوشدارو | ||
متضاد | زهر | ||
انگلیسی | theriac, treacle, antidote, terry | ||
عربی | theriac | ||
ترکی | panzehir | ||
فرانسوی | antidote | ||
آلمانی | gegenmittel | ||
اسپانیایی | antídoto | ||
ایتالیایی | antidoto | ||
مرتبط | تریاقی، شیره قند، نوش، ضد سم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تریاق" در زبان فارسی به معنای دارو یا چارهای برای سموم و زهرها استفاده میشود و در برخی متون به معنای داروی درمانی عمومی نیز به کار میرود. در مورد نگارش و قواعد مربوط به این کلمه، نکات زیر مورد توجه قرار میگیرد:
با رعایت این قواعد و نکات، میتوانید به درستی و به شیوهای نگارشی صحیح از کلمه "تریاق" استفاده کنید. | ||
واژه | تریاق | ||
معادل ابجد | 711 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | ta(e)r[i]yāq | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] | ||
مختصات | (تَ) [ معر. ] (اِ.) | ||
آواشناسی | taryAq | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تریاق | ||
پخش صوت |
معرب ترياک و آن دوائي مرکب است معروف که چند را کلمه "تریاق" در زبان فارسی به معنای دارو یا چارهای برای سموم و زهرها استفاده میشود و در برخی متون به معنای داروی درمانی عمومی نیز به کار میرود. در مورد نگارش و قواعد مربوط به این کلمه، نکات زیر مورد توجه قرار میگیرد: استفاده از املاء صحیح: کلمه "تریاق" به همین شکل و با این املاء نوشته میشود و از اشتباهاتی نظیر "تریاک" که معمولاً به هرویین اشاره دارد، باید پرهیز کرد. نوع کلمه: "تریاق" اسم است و به عنوان اسم خاص میتواند در جملات مختلف به کار رود. نحوه صرف: "تریاق" یک اسم غیرقابل شمارش است و معمولاً به صورت مفرد به کار میرود. در جملات میتوانیم بگوییم "تریاقی برای درمان زهر وجود دارد". استفاده در جملات: میتوان این کلمه را در جملات مختلف به کار برد. به عنوان مثال: با رعایت این قواعد و نکات، میتوانید به درستی و به شیوهای نگارشی صحیح از کلمه "تریاق" استفاده کنید.
کوفته و با شربت آميزند داروئي است که مضرات زهرها را
دفع ميکند
افيون، پادزهر، پازهر، ترياك، ضدزهر، نوشدارو
زهر
theriac, treacle, antidote, terry
theriac
panzehir
antidote
gegenmittel
antídoto
antidoto
تریاقی، شیره قند، نوش، ضد سم