تشعشع
licenseمعنی کلمه تشعشع
معنی واژه تشعشع
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- پرتوافكني، پرتوزايي، تابش، درخشندگي 2- پرتو افكندن، تابيدن، پرتو انداختن | ||
انگلیسی | radiation, ray, radiance, glare, flash, radiancy, refulgence | ||
عربی | إشعاع، أشعة، شعاع، الطاقة الإشعاعية، الطاقة المشعة | ||
ترکی | radyasyon | ||
فرانسوی | radiation | ||
آلمانی | strahlung | ||
اسپانیایی | radiación | ||
ایتالیایی | radiazione | ||
مرتبط | جلا، اشعه، پرتو، شعاع، روشنایی، اشعه تابشی، درخشندگی، پرتو افکنی، تابندگی، شید، تابش خیره کننده، روشنایی زننده، پرتلالوء، فلاش، برق، تلالو، لحظه، فلاش عکاسی، نور افشانی، شکوه، جلال | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «تشعشع» به معنای تابش نور یا پخش شدن امواج الکترومغناطیسی است و در نگارش فارسی قواعد خاصی دارد. موارد زیر را برای استفاده صحیح از این کلمه در نظر بگیرید:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «تشعشع» به درستی و به زیبایی در متون خود استفاده کنید. | ||
واژه | تشعشع | ||
معادل ابجد | 1140 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | taša'šo' | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (تَ شَ شُ) [ ع . ] (مص ل .) | ||
آواشناسی | taSa'So' | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تشعشع | ||
پخش صوت |
درخشندگي، پرتو افکني کلمه «تشعشع» به معنای تابش نور یا پخش شدن امواج الکترومغناطیسی است و در نگارش فارسی قواعد خاصی دارد. موارد زیر را برای استفاده صحیح از این کلمه در نظر بگیرید: استخدام صحیح: این کلمه باید به درستی در جملات به کار رود. مثلاً: «تشعشع نور خورشید بر روی دریا زیباست.» تلفظ درست: کلمه «تشعشع» معمولاً به صورت «تَشَعشَع» تلفظ میشود. نحوه کاربرد: میتوانید این کلمه را در زمینههای مختلفی از جمله فیزیک، نجوم و حتی بهصورت استعارهای در ادبیات استفاده کنید. ترکیبهای درست: این کلمه ممکن است با کلماتی دیگر ترکیب شود، مانند «تشعشع الکترومغناطیسی» یا «تشعشع حرارتی». با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «تشعشع» به درستی و به زیبایی در متون خود استفاده کنید.
1- پرتوافكني، پرتوزايي، تابش، درخشندگي
2- پرتو افكندن، تابيدن، پرتو انداختن
radiation, ray, radiance, glare, flash, radiancy, refulgence
إشعاع، أشعة، شعاع، الطاقة الإشعاعية، الطاقة المشعة
radyasyon
radiation
strahlung
radiación
radiazione
جلا، اشعه، پرتو، شعاع، روشنایی، اشعه تابشی، درخشندگی، پرتو افکنی، تابندگی، شید، تابش خیره کننده، روشنایی زننده، پرتلالوء، فلاش، برق، تلالو، لحظه، فلاش عکاسی، نور افشانی، شکوه، جلال