تشنج
licenseمعنی کلمه تشنج
معنی واژه تشنج
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | جنبش، لرزه، بحران، تنش، ناآرامي ، ترنجيده شدن | ||
متضاد | سكون آرامش 1- ترنجيده شدن | ||
انگلیسی | convulsion, hysteria, tension, paroxysm, fit, spasm, tetanus, tenseness, jerk, tensity, yank, seizures | ||
عربی | تشنج، إضطراب عنيف، نوبة ضحك، الدكان | ||
ترکی | kasılmalar | ||
فرانسوی | convulsions | ||
آلمانی | krämpfe | ||
اسپانیایی | convulsiones | ||
ایتالیایی | convulsioni | ||
مرتبط | شنج، تکان، اشوب، هیستری، هیجان زیاد، حمله عصبی، حمله، کشش، فشار، کشمکش، گهگیری، حمله ناگهانی مرض، هیجان، غش، بیهوشی، بند، شنجه، تشنج موضعی، الت تشنج و اضطراب، کزاز، حرکت تند و سریع، ادم احمق و نادان، تکان شدید و سخت، تکان تند، شدت، قوه کشش، وخامت، امریکایی، ضربهناگهانی و شدید | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تشنج" در زبان فارسی به معنای انقباض غیرارادی و مکرر عضلات یا به وجود آمدن وضعیتهای عصبی است و در زمینههای پزشکی و روانشناسی کاربرد دارد. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "تشنج" را به درستی و به طور مؤثر در نوشتار خود به کار ببرید. | ||
واژه | تشنج | ||
معادل ابجد | 753 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | tašannoj | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] (پزشکی) | ||
مختصات | (تَ شَ نُّ) [ ع . ] (مص ل .) | ||
آواشناسی | taSannoj | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تشنج | ||
پخش صوت |
لرزيدن، در هم کشيدن اعضاء کلمه "تشنج" در زبان فارسی به معنای انقباض غیرارادی و مکرر عضلات یا به وجود آمدن وضعیتهای عصبی است و در زمینههای پزشکی و روانشناسی کاربرد دارد. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه اشاره میشود: نوشتار صحیح: کلمه باید به صورت "تشنج" نوشته شود و از املای نادرست آن خودداری کنید. نحوه استفاده در جملات: میتوان از "تشنج" در جملات متنوع استفاده کرد. به عنوان مثال: دقت در زمینه: هنگام استفاده از این کلمه، دقت کنید که با زمینه جملات و موضوعات مرتبط باشد. مثلاً در متنهای پزشکی یا روانشناسی بیشتر دیده میشود. جدا کردن از دیگر واژهها: در نوشتار باید دقت شود که این کلمه به درستی از دیگر واژهها جدا شود و در صورت نیاز به علائم نگارشی (مانند ویرگول) توجه شود. با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "تشنج" را به درستی و به طور مؤثر در نوشتار خود به کار ببرید.
جنبش، لرزه، بحران، تنش، ناآرامي ، ترنجيده شدن
سكون آرامش
1- ترنجيده شدن
convulsion, hysteria, tension, paroxysm, fit, spasm, tetanus, tenseness, jerk, tensity, yank, seizures
تشنج، إضطراب عنيف، نوبة ضحك، الدكان
kasılmalar
convulsions
krämpfe
convulsiones
convulsioni
شنج، تکان، اشوب، هیستری، هیجان زیاد، حمله عصبی، حمله، کشش، فشار، کشمکش، گهگیری، حمله ناگهانی مرض، هیجان، غش، بیهوشی، بند، شنجه، تشنج موضعی، الت تشنج و اضطراب، کزاز، حرکت تند و سریع، ادم احمق و نادان، تکان شدید و سخت، تکان تند، شدت، قوه کشش، وخامت، امریکایی، ضربهناگهانی و شدید