ابری
licenseمعنی کلمه ابری
معنی واژه ابری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | cloudy, overcast, mottled, thick, heavy, reeky, spotty | ||
عربی | غائم، غيمي، معتم، غامض، مبقع، قاتم، مكفهر، غير واضح | ||
ترکی | bulutlu | ||
فرانسوی | nuageux | ||
آلمانی | wolkig | ||
اسپانیایی | nublado | ||
ایتالیایی | nuvoloso | ||
مرتبط | پوشیده از ابر، تیره، تیره و گرفته، سحابی، پوشیده، لکه لکه، لکه دار، خال دار، ضخیم، غلیظ، کلفت، انبوه، ستبر، سنگین، زیاد، سخت، قوی، گران، جلبکی، بد بو، پر از لکه، ابرش، الوده، چند در میان، ابر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ابری" بهعنوان یک صفت در زبان فارسی استفاده میشود و به حالت آسمان اشاره دارد که مملو از ابر است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با توجه به این نکات، میتوانید کلمه "ابری" را بهدرستی در جملات و نوشتههای خود بگنجانید. | ||
واژه | ابری | ||
معادل ابجد | 213 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'abri | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به ابر) | ||
مختصات | ( اَ ) (ص نسب .) | ||
آواشناسی | 'abri | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ابری | ||
پخش صوت |
منسوب است به آسمان ابري کلمه "ابری" بهعنوان یک صفت در زبان فارسی استفاده میشود و به حالت آسمان اشاره دارد که مملو از ابر است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: استفاده به عنوان صفت: "ابری" میتواند بهعنوان صفت برای توصیف اسمهایی مانند "آسمان"، "روز" و "هوا" استفاده شود. مثلاً: "آسمان ابری است." قید: اگر بخواهید بهعنوان قید استفاده کنید، میتوانید جملهای مانند "او به آرامی در روز ابری قدم میزند" بسازید. نوشتار صحیح: توجه به نوشتار صحیح کلمه "ابری" مهم است. این کلمه با "ا" شروع شده و "ی" در انتهای آن بهعنوان ضمیر صفتی آمده است. جملات توصیفی: میتوانید از "ابری" در جملات توصیفی استفاده کنید. بهطور مثال: "این روز ابری، هوای خنکی به ارمغان آورده است." با توجه به این نکات، میتوانید کلمه "ابری" را بهدرستی در جملات و نوشتههای خود بگنجانید.
cloudy, overcast, mottled, thick, heavy, reeky, spotty
غائم، غيمي، معتم، غامض، مبقع، قاتم، مكفهر، غير واضح
bulutlu
nuageux
wolkig
nublado
nuvoloso
پوشیده از ابر، تیره، تیره و گرفته، سحابی، پوشیده، لکه لکه، لکه دار، خال دار، ضخیم، غلیظ، کلفت، انبوه، ستبر، سنگین، زیاد، سخت، قوی، گران، جلبکی، بد بو، پر از لکه، ابرش، الوده، چند در میان، ابر