تعاونی
licenseمعنی کلمه تعاونی
معنی واژه تعاونی
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | cooperative, friendly, co -operative | ||
| عربی | تعاوني، متعاون، عميل سري، شغال، عامل، جمعية تعاونية، مخزن تعاوني | ||
| ترکی | kooperatif | ||
| فرانسوی | coopérative | ||
| آلمانی | kooperative | ||
| اسپانیایی | cooperativa | ||
| ایتالیایی | cooperativa | ||
| مرتبط | وابسته به تشریک مساعی، دوستانه، مهربان، مساعد، خودمانی | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تعاونی" در زبان فارسی به مفهوم نوعی شرکت یا سازمان است که با هدف سودآوری و همکاری میان اعضا شکل می‌گیرد. در نگارش و استفاده از این کلمه، نکاتی وجود دارد که می‌توان به آنها اشاره کرد:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تعاونی" به شیوه‌ای صحیح و مؤثر در نوشته‌های خود استفاده کنید. | ||
| واژه | تعاونی | ||
| معادل ابجد | 537 | ||
| تعداد حروف | 6 | ||
| تلفظ | ta'āvoni | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به تعاون) [عربی. فارسی] | ||
| مختصات | (اقتصاد) | ||
| آواشناسی | ta'Avoni | ||
| الگوی تکیه | WWWS | ||
| شمارگان هجا | 4 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی تعاونی | ||
| پخش صوت | |||
هميارايي کلمه "تعاونی" در زبان فارسی به مفهوم نوعی شرکت یا سازمان است که با هدف سودآوری و همکاری میان اعضا شکل می‌گیرد. در نگارش و استفاده از این کلمه، نکاتی وجود دارد که می‌توان به آنها اشاره کرد: نقطه‌گذاری: در جملات، "تعاونی" باید به درستی با سایر واژه‌ها ادغام شده و نیازی به علامت خاصی ندارد مگر در صورت اقتضای جمله. اندازه‌گیری در جملات: این کلمه معمولاً به عنوان صفت یا اسم به کار می‌رود، مثلاً: "شرکت تعاونی" یا "موسسه تعاونی". استفاده از پیشوندها و پسوندها: این واژه می‌تواند با پیشوندها و پسوندهای مختلف ترکیب شود. به عنوان مثال: "تعاونی‌ها"، "تعاون"، "تعاون‌گر" و غیره. قافیه و وزن: هنگام سرودن یا نوشتن شعر، باید به قافیه و وزن کلمه "تعاونی" توجه کرد تا با دیگر کلمات هماهنگ باشد. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تعاونی" به شیوه‌ای صحیح و مؤثر در نوشته‌های خود استفاده کنید.
(صفت) منسوب به تعاون يا شرکت تعاوني .
شرکتي که براي کمک و ياري باعضاي
يک موسسه يا اداره تشکيل گردد .
cooperative, friendly, co -operative
تعاوني، متعاون، عميل سري، شغال، عامل، جمعية تعاونية، مخزن تعاوني
kooperatif
coopérative
kooperative
cooperativa
cooperativa
وابسته به تشریک مساعی، دوستانه، مهربان، مساعد، خودمانی
