تفرق
licenseمعنی کلمه تفرق
معنی واژه تفرق
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | ازهم پاشيدگي، افتراق، پراكندگي، پراكندهدلي، پراكندهسازي، پريشاني، جدايي، پراكنده شدن، متفرق شدن، ازهم پاشيدن | ||
متضاد | تجمع متحد شدن، جمعشدن | ||
انگلیسی | scattering, dispersion, discovery | ||
عربی | قسم | ||
ترکی | bölüm | ||
فرانسوی | division | ||
آلمانی | aufteilung | ||
اسپانیایی | división | ||
ایتالیایی | divisione | ||
مرتبط | پراکندگی، انتشار، اوارگی، تجریهنور | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تفرق" به معنای پخش و پراکندگی یا جدایی است و بهعنوان یک اسم و فعل در زبان فارسی استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته قواعدی و نگارشی وجود دارد که باید رعایت شوند:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تفرق" به صورت مؤثر و درست در نوشتهها و گفتارهای خود استفاده کنید. | ||
واژه | تفرق | ||
معادل ابجد | 780 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | tafarroq | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (تَ فَ رُّ) [ ع . ] (مص ل .) | ||
آواشناسی | tafarroq | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تفرق | ||
پخش صوت |
پراکنده شدن، پريشان شدن کلمه "تفرق" به معنای پخش و پراکندگی یا جدایی است و بهعنوان یک اسم و فعل در زبان فارسی استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، چند نکته قواعدی و نگارشی وجود دارد که باید رعایت شوند: نگارش صحیح: کلمه "تفرق" به این شکل صحیح نوشته میشود. خطا در نگارش میتواند به سردرگمی معانی منجر شود. جنس کلمه: "تفرق" عمومیست و بهطور معمول به معنی پراکندگی و تبعید یا جدا شدن از هم به کار میرود. قیدهای لازم: اگر در جملات از این کلمه استفاده میشود، لازم است که قیدهای دیگر مانند "به دلیل"، "به خاطر"، "در نتیجه"، "اما"، "ولی" و... در جملات به کار گرفته شوند تا معنی دقیقتری ارائه شود. جملات: برای وضوح بیشتر، میتوانید از این کلمه در جملات مختلف استفاده کنید؛ مثلاً: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تفرق" به صورت مؤثر و درست در نوشتهها و گفتارهای خود استفاده کنید.
ازهم پاشيدگي، افتراق، پراكندگي، پراكندهدلي، پراكندهسازي، پريشاني، جدايي، پراكنده شدن، متفرق شدن، ازهم پاشيدن
تجمع متحد شدن، جمعشدن
scattering, dispersion, discovery
قسم
bölüm
division
aufteilung
división
divisione
پراکندگی، انتشار، اوارگی، تجریهنور