تقدیر
licenseمعنی کلمه تقدیر
معنی واژه تقدیر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | سرنوشت، قدر، قضا، مشيت الهي، مقدر، امتنان، تشويق، سپاسگزاري، ستايش، قدرداني ، قسمت، نصيب، طالع، بخت ، مرگ، اجل ، عاقبت كار، فرجام | ||
متضاد | تفويض توبيخ 1- قسمت، نصيب، طالع، بخت 2- مرگ، اجل 3- عاقبت كار، فرجام | ||
انگلیسی | appreciation,destiny,fate,commendation,predestination,dispensation,destination,thank,allotment,predetermination,foredoom,ordinance | ||
عربی | تقدير | ||
ترکی | takdir | ||
فرانسوی | appréciation | ||
آلمانی | anerkennung | ||
اسپانیایی | apreciación | ||
ایتالیایی | apprezzamento | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تقدیر" در زبان فارسی به معنای ستایش، ارزشگذاری یا ارزیابی یک عمل یا ویژگی است. در نگارش فارسی، توجه به قواعد زیر در استفاده از این کلمه ضروری است:
با رعایت این نکات، میتوان به درستی و به شیوهای مؤثر از کلمه "تقدیر" در نگارش فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | تقدیر | ||
معادل ابجد | 714 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | taqdir | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: تَقادیر] | ||
مختصات | (تَ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | taqdir | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تقدیر | ||
پخش صوت |
اندازه کردن، نصيب و قسمت، قضا و فرمان خداوند، سرنوشت کلمه "تقدیر" در زبان فارسی به معنای ستایش، ارزشگذاری یا ارزیابی یک عمل یا ویژگی است. در نگارش فارسی، توجه به قواعد زیر در استفاده از این کلمه ضروری است: نحوه استفاده: کلمه "تقدیر" میتواند به تنهایی یا به عنوان جزء یک عبارت استفاده شود. مثلاً: حروف اضافه: معمولاً با حروف اضافهای چون "از" و "به" ترکیب میشود: نقطهگذاری: در جملاتی که کلمه "تقدیر" مورد استفاده قرار میگیرد، رعایت قواعد نقطهگذاری مهم است. به عنوان مثال: معنی و مفهوم: در نگارش، توجه به معنی دقیق کلمه و کاربرد آن در متن مهم است. "تقدیر" میتواند به معنای تشکر، قدردانی و یا به معنای ارزیابی مثبت از یک عمل باشد. با رعایت این نکات، میتوان به درستی و به شیوهای مؤثر از کلمه "تقدیر" در نگارش فارسی استفاده کرد.
سرنوشت، قدر، قضا، مشيت الهي، مقدر، امتنان، تشويق، سپاسگزاري، ستايش، قدرداني ، قسمت، نصيب، طالع، بخت ، مرگ، اجل ، عاقبت كار، فرجام
تفويض توبيخ
1- قسمت، نصيب، طالع، بخت
2- مرگ، اجل
3- عاقبت كار، فرجام
appreciation,destiny,fate,commendation,predestination,dispensation,destination,thank,allotment,predetermination,foredoom,ordinance
تقدير
takdir
appréciation
anerkennung
apreciación
apprezzamento