تکرار کردن
licenseمعنی کلمه تکرار کردن
معنی واژه تکرار کردن
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | repeat, replicate, iterate, frequent, ingeminate, reduplicate, rehearse, reiterate, renew | ||
| عربی | كرر، تكرر، تجدد، أعاد، قال ثانية، أفشى سرا، أعاد في الفصل الدراسي، أعاد البث، خرج رائحة كريه، صوت اكثر من مرة، شىء مكرر، يكرر | ||
| مرتبط | تکرار شدن، دوباره گفتن، دوباره انجام دادن، دوباره ساختن، باز گفتن، جور ساختن، بر گرداندن، تا زدن، باز گو کردن، رفت و آمد زیاد کردن در، تکرار و تاکید کردن، مکرر کردن، دو برابر کردن، گفتن، تمرین کردن، تصریح کردن، عادتا تکرار کردن، تجدید کردن، نو کردن، بازنو کردن | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تکرار کردن" در زبان فارسی به معنای انجام دوباره یک عمل یا فرایند است. در استفاده از این کلمه، باید به چند نکته نگارشی و زبانی توجه کرد:
با رعایت این نکات، می‌توان از کلمه "تکرار کردن" به درستی و با نثر مناسبی در نوشتار و گفتار استفاده کرد. | ||
| واژه | تکرار کردن | ||
| معادل ابجد | 1095 | ||
| تعداد حروف | 9 | ||
| نوع | مصدر | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی تکرار کردن | ||
| پخش صوت | |||
- 1 دوباره کردن عملي را دو يا کلمه "تکرار کردن" در زبان فارسی به معنای انجام دوباره یک عمل یا فرایند است. در استفاده از این کلمه، باید به چند نکته نگارشی و زبانی توجه کرد: فعل مرکب: "تکرار کردن" یک فعل مرکب است که از اسم "تکرار" و فعل "کردن" تشکیل شده است. بنابراین، در جملات به صورت "تکرار کردن" استفاده می‌شود (مثلاً: من باید این کار را تکرار کنم). جمله‌سازی: برای استفاده از این کلمه در جملات، می‌توان از اشکال مختلف آن بهره برد. مثلاً: ضمائر و زمان‌ها: در زمان‌های مختلف و با استفاده از ضمایر مختلف می‌توان این فعل را به شکل‌های مختلف صرف کرد: نکات نگارشی: در نوشتار و نگارش، به نکات زیر توجه کنید: با رعایت این نکات، می‌توان از کلمه "تکرار کردن" به درستی و با نثر مناسبی در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
چند بارانجام دادن . - 2 دوباره گفتن
چند بار گفتن يک مطلب .
repeat, replicate, iterate, frequent, ingeminate, reduplicate, rehearse, reiterate, renew
كرر، تكرر، تجدد، أعاد، قال ثانية، أفشى سرا، أعاد في الفصل الدراسي، أعاد البث، خرج رائحة كريه، صوت اكثر من مرة، شىء مكرر، يكرر
تکرار شدن، دوباره گفتن، دوباره انجام دادن، دوباره ساختن، باز گفتن، جور ساختن، بر گرداندن، تا زدن، باز گو کردن، رفت و آمد زیاد کردن در، تکرار و تاکید کردن، مکرر کردن، دو برابر کردن، گفتن، تمرین کردن، تصریح کردن، عادتا تکرار کردن، تجدید کردن، نو کردن، بازنو کردن
