تلاوت
licenseمعنی کلمه تلاوت
معنی واژه تلاوت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ترتيل، خوشخواني، قرائت، نرمخواني 2- خواندن، قرائت كردن | ||
انگلیسی | reading | ||
عربی | قراءة، تلاوة، تفسير، اطلاع، درس، دراسة الكتب، إجتماع لقراءة النصوص الأدبية | ||
ترکی | okuma | ||
فرانسوی | en lisant | ||
آلمانی | lektüre | ||
اسپانیایی | lectura | ||
ایتالیایی | lettura | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تلاوت" در زبان فارسی به معنی خواندن یا قرائت کردن، بهویژه در زمینهی خواندن قرآن کریم، به کار میرود. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، رعایت چند قاعدهی نگارشی و زبانی ضروری است:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تلاوت" بهدرستی در نوشتار فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | تلاوت | ||
معادل ابجد | 837 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | ta(e)lāvat | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: تلاوة] | ||
مختصات | (تَ وَ) [ ع . ] (مص م .) | ||
آواشناسی | talAvat | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تلاوت | ||
پخش صوت |
خوانش کلمه "تلاوت" در زبان فارسی به معنی خواندن یا قرائت کردن، بهویژه در زمینهی خواندن قرآن کریم، به کار میرود. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، رعایت چند قاعدهی نگارشی و زبانی ضروری است: نحوه نوشتار: کلمه "تلاوت" به صورت کامل و صحیح به همین شکل نوشته میشود و نباید از آن تقلیل یا تغییر داد. گستره معنایی: این کلمه عمدتاً در سیاقهای مذهبی و ادبی به کار میرود و به معنای قرائت منظم و با تأمل است. باید دقت شود که در متون دیگر ممکن است بهکاربردن آن از نظر معنایی مناسب نباشد. حُسن جملات: در جملات مختلف، میتوان با استفاده از این کلمه، جملات زیبایی ساخت. مثلاً: تطابق با فعل: هنگام استفاده از این کلمه، باید به فعلهای مرتبط توجه کرد. به عنوان مثال، میتوان از افعالی مانند "انجام دادن"، "پرداختن" و "خواندن" استفاده کرد: استفاده از ترکیبات: "تلاوت" میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود. مثلاً "تلاوت قرآن" یا "تلاوت دعا". با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "تلاوت" بهدرستی در نوشتار فارسی استفاده کنید.
- 1 (مصدر) خواندن قرائت کردن .
- 2 (اسم) قرائت .
خواندن قرآن و جز آن، خواندن با قرائت و انديشه و تامل
1- ترتيل، خوشخواني، قرائت، نرمخواني
2- خواندن، قرائت كردن
reading
قراءة، تلاوة، تفسير، اطلاع، درس، دراسة الكتب، إجتماع لقراءة النصوص الأدبية
okuma
en lisant
lektüre
lectura
lettura