توی
licenseمعنی کلمه توی
معنی واژه توی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | in, into, within, aboard | ||
عربی | في، على، إلى داخل، في الشباك، داخل، في الداخل، في علبة، داخلي، حاكم، نفوذ | ||
ترکی | sen | ||
فرانسوی | toi | ||
آلمانی | du | ||
اسپانیایی | tú | ||
ایتالیایی | voi | ||
مرتبط | به، از، با، بر حسب، در ظرف، نسبت به، بسوی، در میان، بطرف، در مدت، در حدود، روی، از روی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «توی» در زبان فارسی به عنوان حرف اضافه و نسبت به کلمات دیگر به کار میرود. در زیر به نکات و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم:
به طور کلی، «توی» یکی از کلماتی است که در زبان محاوره کاربرد زیادی دارد و برای بیان مکان یا محل قرارگیری اشیاء و افراد به کار میرود. در نوشتار رسمی، بهتر است از معادلهای دیگر استفاده شود. | ||
واژه | توی | ||
معادل ابجد | 416 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | tuy | ||
ترکیب | (اسم) [قدیمی] | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی توی | ||
پخش صوت |
اندرون، لا کلمه «توی» در زبان فارسی به عنوان حرف اضافه و نسبت به کلمات دیگر به کار میرود. در زیر به نکات و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنیم: استفاده به عنوان حرف اضافه: «توی» به معنای «در» یا «داخل» استفاده میشود. به عنوان مثال: استفاده در محاورات غیررسمی: «توی» بیشتر در زبان محاوره و غیررسمی به کار میرود و در متون رسمیتر معمولاً از «در» استفاده میشود. به عنوان مثال: نکتههای نگارشی: به طور کلی، «توی» یکی از کلماتی است که در زبان محاوره کاربرد زیادی دارد و برای بیان مکان یا محل قرارگیری اشیاء و افراد به کار میرود. در نوشتار رسمی، بهتر است از معادلهای دیگر استفاده شود.
in, into, within, aboard
في، على، إلى داخل، في الشباك، داخل، في الداخل، في علبة، داخلي، حاكم، نفوذ
sen
toi
du
tú
voi
به، از، با، بر حسب، در ظرف، نسبت به، بسوی، در میان، بطرف، در مدت، در حدود، روی، از روی