تیغ
licenseمعنی کلمه تیغ
معنی واژه تیغ
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- چاقو، حسام، خنجر، دشنه، سيف، شمشير، قداره، قليچ، كارد 2- خار، شوك 3- قله، ستيغ | ||
انگلیسی | blade,sword,thorn,acicula,beam,bur,burr | ||
عربی | شفرة | ||
ترکی | bıçak ağzı | ||
فرانسوی | lame | ||
آلمانی | klinge | ||
اسپانیایی | cuchilla | ||
ایتالیایی | lama | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تیغ" در زبان فارسی یک اسم است و به معنای نازکی و برندگی اشاره دارد. در زیر به قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه میپردازیم:
این نکات میتواند به نگارش صحیح و مؤثر کلمه "تیغ" کمک کند. | ||
واژه | تیغ | ||
معادل ابجد | 1410 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | tiq | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: tiy] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | tiq | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تیغ | ||
پخش صوت |
کارد تيز باشد و شمشير، چاقو کلمه "تیغ" در زبان فارسی یک اسم است و به معنای نازکی و برندگی اشاره دارد. در زیر به قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه میپردازیم: املا: کلمه "تیغ" به همین شکل نوشته میشود. توجه داشته باشید که "غ" در انتهای آن به صورت "غ" نوشته میشود و نباید به اشتباه "ق" یا "ک" نوشته شود. جمع: جمع این کلمه "تیغها" است. برای جمع بستن، پسوند "ها" به انتهای آن اضافه میشود. صرف: "تیغ" یک اسم مختص به اشیاء است و صرفاً به صورت مفرد و جمع، به کار میرود. به عنوان مثال: استفاده مجاز: "تیغ" معمولاً برای اشاره به اشیای برنده مانند تیغ ریشزنی، تیغ چرمدوزی و غیره استفاده میشود که همچنین میتواند در ادبیات و مجاز به معنای تیزی و تندی باشد. کاربرد در جملات: برای استفاده از این کلمه در جملات، دقت کنید که با سایر کلمات به درستی ترکیب شود. مثلاً: این نکات میتواند به نگارش صحیح و مؤثر کلمه "تیغ" کمک کند.
1- چاقو، حسام، خنجر، دشنه، سيف، شمشير، قداره، قليچ، كارد
2- خار، شوك
3- قله، ستيغ
blade,sword,thorn,acicula,beam,bur,burr
شفرة
bıçak ağzı
lame
klinge
cuchilla
lama