ثابت شدن
licenseمعنی کلمه ثابت شدن
معنی واژه ثابت شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | حل، أصلح، ثبت، حدد، عالج، عدل، ركز، أعطى الشىء شكلا، نظم، ورط، هيأ، ألقى المسؤلية، أعاق، لصق، شفى، إنتقم من، رسخ، قرر، مأزق، حرج، موقع السفينة أو الطائرة، ورطة، يصلح | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، کلمه "ثابت شدن" ترکیبی است که به معنای به حالت ثابت درآمدن یا اثبات شدن استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این ترکیب، توجه به چند نکته مهم است:
با رعایت این نکات، میتوانید از "ثابت شدن" به درستی در نگارش و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | ثابت شدن | ||
معادل ابجد | 1257 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | ( ~. شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ثابت شدن | ||
پخش صوت |
محقق شدن مبرهن شدن در زبان فارسی، کلمه "ثابت شدن" ترکیبی است که به معنای به حالت ثابت درآمدن یا اثبات شدن استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این ترکیب، توجه به چند نکته مهم است: جدا نوشتن: کلمه "ثابت" و "شدن" به صورت جدا نوشته میشوند. بنابراین نوشتن "ثابتشدن" نادرست است. صرف فعل: این ترکیب به عنوان یک فعل ترکیبی به کار میرود و میتواند به صورتهای مختلف صرف شود. به عنوان مثال: استفاده از قیدها: ممکن است این ترکیب با قیدهایی مانند "به آرامی"، "به تدریج" و ... همراه شود تا مفهوم دقیقتری منتقل کند. به عنوان مثال: "او به آرامی ثابت شد." با رعایت این نکات، میتوانید از "ثابت شدن" به درستی در نگارش و گفتار خود استفاده کنید.
مدلل شدن درست گشتن .
حل، أصلح، ثبت، حدد، عالج، عدل، ركز، أعطى الشىء شكلا، نظم، ورط، هيأ، ألقى المسؤلية، أعاق، لصق، شفى، إنتقم من، رسخ، قرر، مأزق، حرج، موقع السفينة أو الطائرة، ورطة، يصلح