ثبت کردن
licenseمعنی کلمه ثبت کردن
معنی واژه ثبت کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | register, record, docket, note, incorporate, enter, inscribe, put, score, scroll | ||
عربی | سجل، تسجيل، قيد، قائمة، قائمة الإنتخابات، دفتر القيد، خانة في سجل، انتظام، عداد، العداد أداة، القدرة الصوتية، جدول، لائحة، تسجل، أرسل بالبريد المسجل، سجل السيارة، دون في سجل، أحصى، انتظم، اتسق، اشتكى، سجل في جدول الخدمة، صوت، كتب، يسجل | ||
مرتبط | نگاشتن، در دفتر وارد کردن، منطبق کردن، نشان دادن، ضبط کردن، ضبط شدن، بایگانی کردن، یادداشت کردن، توجه کردن، ذکر کردن، تذکاریه یادداشت کردن، بخاطر سپردن، ترکیب کردن، یکی کردن، جا دادن، متحد کردن، داخل کردن، وارد شدن، داخل شدن، بدست اوردن، قدم نهادن در، داخل عضویت شدن، نوشتن، محاط کردن، نقش کردن، حکاکی کردن، حجاری کردن روی سطوح و ستونها، قرار دادن، گذاشتن، انداختن، ارائه دادن، تقدیم داشتن، امتیاز گرفتن، حساب کردن، بحساب آوردن، تحقیر کردن، پوان اورد ن، طومار نوشتن، کتیبه نوشتن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ثبت کردن" در زبان فارسی به معنای ثبت، ضبط یا درج کردن اطلاعات، دادهها، و یا هر چیز دیگری است که نیاز به ثبت رسمی دارد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "ثبت کردن" را به درستی در نوشتهها و گفتوگوهای خود به کار ببرید. | ||
واژه | ثبت کردن | ||
معادل ابجد | 1176 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
مختصات | ( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ثبت کردن | ||
پخش صوت |
آگاشتن کلمه "ثبت کردن" در زبان فارسی به معنای ثبت، ضبط یا درج کردن اطلاعات، دادهها، و یا هر چیز دیگری است که نیاز به ثبت رسمی دارد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود: فعل ترکیبی: "ثبت کردن" یک فعل ترکیبی است که از دو بخش "ثبت" و "کردن" تشکیل شده است. معمولاً در جملات به صورت "و ما ثبت کردیم" یا "او ثبت کرده است" استفاده میشود. صرف فعل: "ثبت کردن" در زمانهای مختلف قابل صرف است. به عنوان مثال: استفاده از پسوندها: در برخی مواقع، این کلمه میتواند با پسوندها و افزونههای مختلف ترکیب شود، مثلاً: جملات مرتبط: در استفاده صحیح از "ثبت کردن"، توجه به ساختار جملات اهمیت دارد. به عنوان مثال: با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "ثبت کردن" را به درستی در نوشتهها و گفتوگوهای خود به کار ببرید.
(مصدر) نوشتن مطلبي را در دفتر نوشتن.
register, record, docket, note, incorporate, enter, inscribe, put, score, scroll
سجل، تسجيل، قيد، قائمة، قائمة الإنتخابات، دفتر القيد، خانة في سجل، انتظام، عداد، العداد أداة، القدرة الصوتية، جدول، لائحة، تسجل، أرسل بالبريد المسجل، سجل السيارة، دون في سجل، أحصى، انتظم، اتسق، اشتكى، سجل في جدول الخدمة، صوت، كتب، يسجل
نگاشتن، در دفتر وارد کردن، منطبق کردن، نشان دادن، ضبط کردن، ضبط شدن، بایگانی کردن، یادداشت کردن، توجه کردن، ذکر کردن، تذکاریه یادداشت کردن، بخاطر سپردن، ترکیب کردن، یکی کردن، جا دادن، متحد کردن، داخل کردن، وارد شدن، داخل شدن، بدست اوردن، قدم نهادن در، داخل عضویت شدن، نوشتن، محاط کردن، نقش کردن، حکاکی کردن، حجاری کردن روی سطوح و ستونها، قرار دادن، گذاشتن، انداختن، ارائه دادن، تقدیم داشتن، امتیاز گرفتن، حساب کردن، بحساب آوردن، تحقیر کردن، پوان اورد ن، طومار نوشتن، کتیبه نوشتن