جار
licenseمعنی کلمه جار
معنی واژه جار
jār
candelabrum
|
جار
مترادف:
1- بانگ، داد، صدا، صلا، صوت، فرياد، ندا
2- مجاور، همسايه
3- چلچراغ
4- نگهبان
5- همسوگند، همقسم
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی] [قدیمی]
مختصات:
(رّ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
jAr
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
204
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
candelabrum | jar
ترکی
kavanoz
فرانسوی
pot
آلمانی
krug
اسپانیایی
frasco
ایتالیایی
vaso
عربی
شمعدان زيني ذو شعب | شمعدان
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "جار" در زبان فارسی میتواند به چندین معنی و به کار برده شود و قواعد نگارشی خاصی دارد. در زیر به برخی از نکات مهم دربارهی "جار" اشاره میکنم:
-
معنی کلمه:
- "جار" به معنای ظرفی برای نگهداری مایعات (مانند شیشه جار) است.
- همچنین میتواند به معنای "فریاد زدن" یا "اعلام کردن" نیز به کار برود.
-
استفاده در جملات:
- وقتی از "جار" به عنوان اسم استفاده میکنید، باید توجه داشته باشید که باید با نامهای دیگر مرتبط با آن جمله، هماهنگ باشد.
- مثال: "من یک جار شیشهای خریدم."
-
نکات نگارشی:
- "جار" به صورت مستقل و بدون هیچ گونه علامت نگارشی به کار میرود، مگر آنکه در انتهای جمله باشد و نیاز به نقطه یا علامت سوال باشد.
- مثلاً: "آیا این جار را دیدی؟"
-
ترکیبات:
- کلمه "جار" میتواند در ترکیبات مختلف مورد استفاده قرار گیرد. مانند: "جار مربا"، "جار آب"، "جار روغن" و غیره.
- نوشتار صحیح:
- "جار" را باید به همین صورت و با املای درست نوشت. از به کار بردن اشکالات املایی پرهیز کنید.
در نهایت، به یاد داشته باشید که از کلمه "جار" در متون رسمی و غیررسمی، با توجه به معنای آن و ساختار جمله، استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "جار" در جملات مختلف آورده شده است:
- جار من همیشه در مهمانیها مرا همراهی میکند.
- وقتی که باران میبارید، جارهای روی درختان پر از آب شد.
- به خاطر صدای بلند جار و جنجال، نتوانستم به راحتی تمرکز کنم.
- خانم احمدی برای درختانش جارهای تازه خریده است.
- در جشن تولد، همهگیر جار و جنجال کردند و شادی کردند.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید یا موضوع خاصی مد نظر شماست، لطفاً بفرمایید!