جارو
licenseمعنی کلمه جارو
معنی واژه جارو
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- جاروب 2- درمنه | ||
انگلیسی | sweep, broom | ||
عربی | كنس، تمشيط، امتداد، مدى، فوز ساحق، إزالة، تقوس، منظف المداخن، إدفاع قوي متصل، حركة مائلة، كناس الشوارع، مسح، كسح، دفع، نظف المدخنة، رمى، يكتح، ابتعد، سحق، أزال الألغام، زلق، كسب بفوز ساحق، مس مسا رفيقا، إندفع بخفة، ألقى نظرة عامة، جرف | ||
ترکی | süpürge | ||
فرانسوی | balai | ||
آلمانی | besen | ||
اسپانیایی | escoba | ||
ایتالیایی | scopa | ||
مرتبط | رفت و برگشت، وسعت میدان دید | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "جارو" در زبان فارسی به عنوان اسم (نام) استفاده میشود و معانی مختلفی دارد. این کلمه به معنای ابزاری برای تمیز کردن سطح زمین، مانند فرش و کف، است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
موارد بالا برخی از قواعد و نکات نگارشی درباره کلمه "جارو" در زبان فارسی است. اگر سوال خاصی دارید یا بخواهید بیشتر در مورد جنبههای خاصی از این کلمه بدانید، لطفاً بفرمایید. | ||
واژه | جارو | ||
معادل ابجد | 210 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | jāru | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) ‹جاروبه› | ||
مختصات | (اِمر.) | ||
آواشناسی | jAru | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی جارو | ||
پخش صوت |
آلتي که با آن خار خاشاک را از روي زمين بروبند کلمه "جارو" در زبان فارسی به عنوان اسم (نام) استفاده میشود و معانی مختلفی دارد. این کلمه به معنای ابزاری برای تمیز کردن سطح زمین، مانند فرش و کف، است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: نوشتار صحیح: کلمه "جارو" به همین شکل و با همین حروف نوشته میشود و نیاز به تغییر شکل ندارد. جمع بستن: برای جمع بستن این کلمه، میتوان از "ها" استفاده کرد. به عنوان مثال: "جاروها". کاربرد در جملات: میتوان از این کلمه در جملات مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال: همخانوادهها: کلمه "جارو" دارای همخانوادههایی است، مانند "جاروب" که به معنای ابزاری برای جارو کردن یا تمیز کردن است. قید و صفت: میتوان از این کلمه با قیدها یا صفات مختلف استفاده کرد. به عنوان مثال: موارد بالا برخی از قواعد و نکات نگارشی درباره کلمه "جارو" در زبان فارسی است. اگر سوال خاصی دارید یا بخواهید بیشتر در مورد جنبههای خاصی از این کلمه بدانید، لطفاً بفرمایید.
1- جاروب
2- درمنه
sweep, broom
كنس، تمشيط، امتداد، مدى، فوز ساحق، إزالة، تقوس، منظف المداخن، إدفاع قوي متصل، حركة مائلة، كناس الشوارع، مسح، كسح، دفع، نظف المدخنة، رمى، يكتح، ابتعد، سحق، أزال الألغام، زلق، كسب بفوز ساحق، مس مسا رفيقا، إندفع بخفة، ألقى نظرة عامة، جرف
süpürge
balai
besen
escoba
scopa
رفت و برگشت، وسعت میدان دید