جانب دار
licenseمعنی کلمه جانب دار
معنی واژه جانب دار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | partial, sympathizer, side | ||
عربی | جزئي، متحيز، مغرض، متحزب، محاب، مشايع، مولع ولعا شديدا ب | ||
مرتبط | بخشی، جزئي، قسمتی، پارهای، جانبدار، طرفدار، غمخوار، موافق، همدرد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "جانبدار" در زبان فارسی به معنای کسی است که به یک طرف یا گروه خاصی تمایل یا تعصب دارد. در نگارش و استفاده از این کلمه، میتوانید به نکات زیر توجه کنید:
به کار بردن این کلمه با دقت و درستی باعث میشود که مفهوم آن به درستی منتقل شود و از سوءتفاهم جلوگیری گردد. | ||
واژه | جانب دار | ||
معادل ابجد | 261 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | صفت | ||
مختصات | (نِ) [ ع - فا. ] (ص فا.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی جانب دار | ||
پخش صوت |
حمايت کننده امداد کننده کلمه "جانبدار" در زبان فارسی به معنای کسی است که به یک طرف یا گروه خاصی تمایل یا تعصب دارد. در نگارش و استفاده از این کلمه، میتوانید به نکات زیر توجه کنید: جداسازی: کلمه "جانبدار" یک واژه مرکب است که از ترکیب "جانب" و "دار" ساخته شده است. در نوشتار فارسی، معمولاً باید این دو بخش به هم چسبیده نوشته شود. نقطهگذاری: اگر کلمه در جملهای قرار گیرد که نیاز به نشانهگذاری دارد، از قواعد نقطهگذاری مناسب استفاده کنید. به عنوان مثال، "او یک جانبدار برجسته در سیاست است." قید واژه: این واژه میتواند به عنوان صفت نیز به کار رود. در جملات توصیفی، دقت کنید که موقعیت و معنای درست آن حفظ شود. مثلاً: "نظر او جانبدارانه است." استفاده از عبارات مرتبط: میتوان از عبارات و واژههای مرتبط با این کلمه استفاده کرد تا مفهوم آن بیشتر روشن شود. مثال: "او به خاطر جانبداریهایش محبوبیتش را از دست داد." به کار بردن این کلمه با دقت و درستی باعث میشود که مفهوم آن به درستی منتقل شود و از سوءتفاهم جلوگیری گردد.
طرفدار.
partial, sympathizer, side
جزئي، متحيز، مغرض، متحزب، محاب، مشايع، مولع ولعا شديدا ب
بخشی، جزئي، قسمتی، پارهای، جانبدار، طرفدار، غمخوار، موافق، همدرد