جایگاه
licenseمعنی کلمه جایگاه
معنی واژه جایگاه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- جا، قرارگاه، ماوا، محل، مركز، مسكن، مقر، مكان، منزل، موضع، موقف، موقعيت 2- درجه، مرتبه، مقام | ||
انگلیسی | place,position,station,seat,house | ||
عربی | مكان، محل، موقع، موضع، مكان ما، خانة، منزل، ميدان، سكن، عمل، تصنيف، دور، حالة، طبقة، مهمة، وظيفة، وضع، وقع، حدث، طلب، ميز شخصا، يوجد عملا ل، صنف، استثمر، فاز بمرتبة مرموقة، عين شخصا في وظيفة | ||
ترکی | konum | ||
فرانسوی | position | ||
آلمانی | position | ||
اسپانیایی | posición | ||
ایتالیایی | posizione | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "جایگاه" در زبان فارسی به معنای مکان، موقعیت یا مقام است و در نگارش و استفاده از آن به چند نکته توجه کنید:
توجه به این نکات کمک میکند تا از این کلمه بهصورت درست و مؤثر استفاده شود. | ||
واژه | جایگاه | ||
معادل ابجد | 40 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | jāygāh | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) ‹جایگه، جاگه› | ||
مختصات | (اِمر.) | ||
آواشناسی | jAygAh | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی جایگاه | ||
پخش صوت |
مسکن، خانه ، مقام، منزل، معدن کلمه "جایگاه" در زبان فارسی به معنای مکان، موقعیت یا مقام است و در نگارش و استفاده از آن به چند نکته توجه کنید: نحوه نوشتن: این کلمه بهصورت «جایگاه» نوشته میشود و نداشته است. بهطور کلی باید دقت شود که حروف درست و بهجای خود استفاده شوند. جایگاه صحیح: "جایگاه" در جملات به عنوان اسم خاص یا عام میتواند استفاده شود. برای مثال: ترکیبها و افعال: میتوان این کلمه را با دیگر کلمات ترکیب کرد، مثل "جایگاه اجتماعی"، "جایگاه شغلی"، و غیره. نکات نگارشی: اگر در متنی از "جایگاه" استفاده میکنید، باید به نقطهگذاری و سایر قواعد نگارشی توجه داشته باشید. مثلاً در انتهای جمله، اگر کلمه "جایگاه" در انتهای جمله قرار دارد، باید با نقطه یا علامت مناسب دیگر تمام شود. توجه به این نکات کمک میکند تا از این کلمه بهصورت درست و مؤثر استفاده شود.
1- جا، قرارگاه، ماوا، محل، مركز، مسكن، مقر، مكان، منزل، موضع، موقف، موقعيت
2- درجه، مرتبه، مقام
place,position,station,seat,house
مكان، محل، موقع، موضع، مكان ما، خانة، منزل، ميدان، سكن، عمل، تصنيف، دور، حالة، طبقة، مهمة، وظيفة، وضع، وقع، حدث، طلب، ميز شخصا، يوجد عملا ل، صنف، استثمر، فاز بمرتبة مرموقة، عين شخصا في وظيفة
konum
position
position
posición
posizione