compensation |

جبران کردن

معنی: ‎ -1 تلافي کردن (خسارت و مانند
آن) . ‎ -2 استخوان شکسته را بستن و بحال
اصل برگرداندن .

... ادامه

440 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: فرهنگ فارسی هوشیار

معادل ابجد: 530

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

compensation | quittance , retrieve , compensate , atone , offset , gratify , make up , rectify , countervail , expiate , reciprocate , recoup , redress , reimburse , remedy , repair , requite

عربی

تعويضات

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "جبران کردن" در زبان فارسی به معنی جبران خسارت یا زیان و به‌طور کلی تصحیح یا جبران یک نقص یا خطا به کار می‌رود. برای استفاده درست از این ترکیب و رعایت قواعد نگارشی مربوط به آن، نکات زیر را مد نظر قرار دهید:

استفاده صحیح از فعل: "جبران کردن" یک فعل مرکب است و در جملات باید به صورت صحیح به کار برود. به عنوان مثال:
- "او خسارت را جبران کرد."
- "ما باید این مشکل را جبران کنیم."
فعل متناسب: در جملات، باید فعل را از نظر زمان و نوع با موضوع جمله هماهنگ کنید:
- "او در تلاش است تا خطای خود را جبران کند."
توجه به ساختار جمله: در جملات پیچیده، به ساختار جمله و ترتیب واژه‌ها توجه کنید:
- "بعد از وقوع حادثه، شرکت مسئولیت خود را برای جبران خسارت‌ها به عهده گرفت."
استفاده از حرف‌های اضافه: در برخی موارد، ممکن است نیاز باشد از حرف‌های اضافه استفاده کنید. به عنوان مثال:
- "جبران خسارت‌های وارده به شخص سوم."
نکته‌های نگارشی: باید به علائم نگارشی نیز توجه کنید، به ویژه در جملات بلند با چند جزء:
- "برای جبران اشتباهات گذشته، باید اقداماتی جدی انجام دهیم."

با رعایت این نکات، می‌توانید از "جبران کردن" به شکلی صحیح و خوانا در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

واژگان مرتبط: جبران، غرامت، پاداش، عوض، تلافی، پاکی، رسید مفاصا، برائت، تبرئه، حصول مجدد، غرامت دادن، پاداش دادن، تاوان دادن، عوض دادن، تلافی کردن، کفاره دادن، جلب کردن، خشم کسی را فرونشاندن، جلب رضایت کردن، خنثی کردن، متعادل کردن، چاپ افست کردن، خشنود و راضی کردن، لذت دادن، درست کردن، ترکیب کردن، جعل کردن، گریم کردن، خوشامد گویی کردن، برطرف کردن، اصلاح کردن، یکسو کردن، تصحیح کردن، برابری کردن با، پاک کردن، معامله بمثل کردن، دادن و گرفتن، عمل متقابل کردن، دوباره بدست اوردن، دوباره پوشیدن، پرداختن، خرج چیزی را دادن، باز پرداخت کردن، باز پرداختن، هزینه کسی یا چیزی را پرداختن، درمان کردن، تعمیر کردن، دوباره دایر کردن، مرمت کردن، عازم شدن، سزا دادن

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول