اتهام
licenseمعنی کلمه اتهام
معنی واژه اتهام
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | افترا، بهتان، تهمت، فريه | ||
انگلیسی | charge, accusation, indictment, impeachment, denunciation, delation | ||
عربی | تهمة، شحن، رسم، شحنة، مسئولية، ثمن، مهمة، عبء، الوديعة، تعليمات، رعاية، أبرشية، أمر، توجيهات، سدد، رمز مميز لشعار، وصية، وديعة، اتهم، حمل، هاجم، منصب، وضع حملا، لقم أو يحشو، أشبع، إنقض على، أثقل، إتخذه رمزا، كلفه بأمر، وصى، واجب، تكلفة | ||
ترکی | Şarj | ||
فرانسوی | charge | ||
آلمانی | aufladung | ||
اسپانیایی | cargar | ||
ایتالیایی | carica | ||
مرتبط | بار، هزینه، عهده، خرج، مطالبه، اعلام جرم، تنظیم ادعا نامه، احضار بدادگاه، شکایت، عیب جویی، چغلی، بد گویی، اسناد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «اتهام» در زبان فارسی به معنای نسبت دادن جرم یا رفتار ناپسند به شخصی است. برای نوشتن درست و مؤثر این کلمه و جملات مرتبط با آن، به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «اتهام» به طور درست و مؤثر در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | اتهام | ||
معادل ابجد | 447 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'ettehām | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (اِ تِّ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | 'ettehAm | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی اتهام | ||
پخش صوت |
تهمت نهادن بر کسي،افتراء کلمه «اتهام» در زبان فارسی به معنای نسبت دادن جرم یا رفتار ناپسند به شخصی است. برای نوشتن درست و مؤثر این کلمه و جملات مرتبط با آن، به نکات زیر توجه کنید: نگارش صحیح: کلمه «اتهام» به صورت «اتهام» نوشته میشود و هیچگونه حرف اضافه یا تغییر خاصی در آن لازم نیست. نحوه استفاده: این کلمه معمولاً به صورت فعل و نام به کار میرود. میتوانید از آن در جملات زیر استفاده کنید: جمع بستن: جمع کلمه «اتهام»، «اتهامات» است. مکالمات و جملات: در جملات رسمی و غیررسمی میتوان از این کلمه استفاده کرد و بهتر است از جملات ساده و واضح استفاده کنید تا مخاطب به خوبی متوجه مفهوم شود. قیدها و توصیفها: میتوانید از قیدها و توصیفهای مختلف برای مشخص کردن نوع اتهام استفاده کنید، مثلاً: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «اتهام» به طور درست و مؤثر در نوشتههای خود استفاده کنید.
افترا، بهتان، تهمت، فريه
charge, accusation, indictment, impeachment, denunciation, delation
تهمة، شحن، رسم، شحنة، مسئولية، ثمن، مهمة، عبء، الوديعة، تعليمات، رعاية، أبرشية، أمر، توجيهات، سدد، رمز مميز لشعار، وصية، وديعة، اتهم، حمل، هاجم، منصب، وضع حملا، لقم أو يحشو، أشبع، إنقض على، أثقل، إتخذه رمزا، كلفه بأمر، وصى، واجب، تكلفة
Şarj
charge
aufladung
cargar
carica
بار، هزینه، عهده، خرج، مطالبه، اعلام جرم، تنظیم ادعا نامه، احضار بدادگاه، شکایت، عیب جویی، چغلی، بد گویی، اسناد