جف القلم
licenseمعنی کلمه جف القلم
معنی واژه جف القلم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | jeff al -qalam | ||
عربی | جيف القلام | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "جف القلم" از دو واژه "جف" و "القلم" تشکیل شده است. در نگارش و قواعد فارسی، نکات زیر را میتوان مورد توجه قرار داد:
با توجه به این نکات، میتوانید از "جف القلم" به درستی و به شکل معناداری استفاده کنید. | ||
واژه | جف القلم | ||
معادل ابجد | 284 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی جف القلم | ||
پخش صوت |
خامه خشکيد کلمه "جف القلم" از دو واژه "جف" و "القلم" تشکیل شده است. در نگارش و قواعد فارسی، نکات زیر را میتوان مورد توجه قرار داد: جف: این واژه به معنای خشکی یا بند آمدن است و به طور کلی به حالت عدم فعالیت یا خنثی بودن اشاره دارد. القلم: واژهای عربی است که به معنی "قلم" یا "نوشت افزار" است. در زبان فارسی، این واژه به صورت "قلم" نیز به کار میرود. قواعد دستوری: نکات نگارش: با توجه به این نکات، میتوانید از "جف القلم" به درستی و به شکل معناداری استفاده کنید.
(جمله فعلي) خشک شد قلم
(ماخوذ از حديث
((جف القلم بما انت لاق .))
((خسک شد قلم بانچه سزاواربودي .))
يا ((جف القلم بما هو کائن)) :
((همچنين تاويل قد جف القلم
بحر تحريضست بر شغل اهم))
((پس قلم بنوشت که هر کار را
زلايق آن هست تاثير و جزا))
((کژ روي جف القلم کژ آيدت
راستي آري سعادت زايدت))
((ظلم آري مدبري جف القلم
عدل آري برخوري جف القلم
((چون بدزدد دست شد جف القلم
خورده باده مست شد. جف القلم .))
(مثنوي)
يا جف القلم بماهو کائن الي يوم الدين .
خشک شد خامه بانچه او بودني است
تا روز قيامت .
قلم تقدير بودنيها را نوشت و بياسود
(ديگر بر لوح محفوظ چيزي تازه
نوشته نخواهد شد) : ((گفت آنچه در
سابق تقدير رفته است جف القلم
بما هو کائن الي يوم الدين ..))
jeff al -qalam
جيف القلام