جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: جماعت مردم، عدد بسيار، همه زوج، مقابل فرد، دوتاي، دو تا، دو لنگه زوج، مقابل فرد، دوتاي، دو تا، دو لنگه 1- زن، زوجه، زوج، همسر
2- جور
3- مانند، مثل
4- عديل، لنگه
5- بغل، كنار
6- مزدوج تك، طاق، فرد pair, placenta, coupling, couple, mate, double, match, twin, peer, tandem, afterbirth, dyad, cobber, cully, syzygy, team, twain, geminate, jugate زوج، اقتران، رتب زواج زوجين، رتب زوجا زوجا، ازدوج، إجتمع أزواجا، إلتقان أزواجا، ثنائي، زوجين، زوجان، زوج قرين، زوج من الحيوان Çift paire paar par paio زوج، زن و شوهر، نر و ماده، هر چيز دوجرئي، جور کردن و شدن، جفت جنین، مشیمه، اتصال، جفت شدگی، جفت کردن، جفت ساز، سرپیچ، دوتا، همسر، مات، رفیق، دوست، لنگه، دوسر، المثنی، تطابق، مسابقه، تطبیق، کبریت، حریف، دوقلو، توام، جوزا، هم شکمان، همتا، همشان، عضو مجلس اعیان، صاحب لقب اشرافی، دوپشته، قطار، دو اسبه، درشکه یا دوچرخه دو نفری، جنین، اثنوی، شماره دو، دوست صمیمی، قرین، ساده لوح، ادم گول خور، استقرار سه ستاره در خط مستقیم، تیم، گروه، دست، یک دستگاه، گروهه، چند قلو، دولا، روی هم قرار گرفته
کلمه "جفت" در فارسی به معنای دو چیز مشابه یا مرتبط به یکدیگر است و میتواند در زمینههای مختلفی به کار رود. در نوشتار و نگارش فارسی، برخی نکات قواعد و نگارشی برای استفاده از این کلمه وجود دارد:
نحوه استفاده: "جفت" معمولاً به عنوان اسم و در ترکیب با دیگر اسما به کار میرود، مثلاً: "جفت عروسک"، "جفت کفش" و غیره.
جمعبندی: در مواردی که بخواهید اشاره به تعداد بیشتری از جفتها کنید، میتوانید از کلمه "جفتها" استفاده کنید.
قید زمان و مکان: در جایی که نیاز به تعیین زمان یا مکان دارید، میتوانید از قیدها استفاده کنید؛ مثلاً: "جفتها را در بازار دیدم."
توافق فعل: وقتی "جفت" به عنوان فاعل استفاده میشود، فعل آن باید متناسب با جنس و تعداد جفت تنظیم شود. مثلاً "جفتها آمدهاند" به جای "جفتها آمده است".
نقش در جملات: "جفت" میتواند در انواع جملات (ساده، مرکب) به عنوان فاعل، مفعول یا جملات وصفی به کار رود. مثلاً: "این جفت بسیار زیبا است."
با رعایت این نکات میتوانید کلمه "جفت" را به درستی و به شکل موثری در متنهای فارسی به کار ببرید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "جفت" در جملهها آورده شده است:
من یک جفت کفش جدید خریدم که بسیار راحت است.
او همیشه یک جفت گوشواره با سنگهای قیمتی میپوشد.
در بازار، جفتهای مختلفی از گلابی و سیب وجود دارد.
این جفت پرندهها همیشه در کنار هم دیده میشوند.
وقتی به پارک میروم، همیشه جفت دوچرخهام را همراهم میآورم.
اگر به مثالهای دیگری نیاز دارید، لطفاً بفرمایید!
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مرتبط: زوج، زن و شوهر، نر و ماده، هر چيز دوجرئي، جور کردن و شدن، جفت جنین، مشیمه، اتصال، جفت شدگی، جفت کردن، جفت ساز، سرپیچ، دوتا، همسر، مات، رفیق، دوست، لنگه، دوسر، المثنی، تطابق، مسابقه، تطبیق، کبریت، حریف، دوقلو، توام، جوزا، هم شکمان، همتا، همشان، عضو مجلس اعیان، صاحب لقب اشرافی، دوپشته، قطار، دو اسبه، درشکه یا دوچرخه دو نفری، جنین، اثنوی، شماره دو، دوست صمیمی، قرین، ساده لوح، ادم گول خور، استقرار سه ستاره در خط مستقیم، تیم، گروه، دست، یک دستگاه، گروهه، چند قلو، دولا، روی هم قرار گرفته
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر