جلد کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه جلد کردن
معنی واژه جلد کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | bind, case, cover, jacket | ||
عربی | ربط، قيد، تعهد، أوثق، حزم، عاق عن الحركة، عصب، كبل الايدي، مأزق، رباط | ||
مرتبط | صحافی کردن و دوختن، گرفتار و اسیر کردن، چسباندن، مقید کردن، بستن، در صندوق یاجعبه گذاشتن، پوشاندن، پنهان کردن، تامین کردن، طی کردن، پوشیدن، در پوشه گذاردن | ||
واژه | جلد کردن | ||
معادل ابجد | 311 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی جلد کردن | ||
پخش صوت |
پوشنيدن
bind, case, cover, jacket
ربط، قيد، تعهد، أوثق، حزم، عاق عن الحركة، عصب، كبل الايدي، مأزق، رباط
صحافی کردن و دوختن، گرفتار و اسیر کردن، چسباندن، مقید کردن، بستن، در صندوق یاجعبه گذاشتن، پوشاندن، پنهان کردن، تامین کردن، طی کردن، پوشیدن، در پوشه گذاردن