جوارح
licenseمعنی کلمه جوارح
معنی واژه جوارح
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اعضا، اندامها | ||
انگلیسی | care | ||
عربی | رعاية، عناية، حرص، عهدة، حذر، كنف، هم، تعهد، رقابة، شخص موضع عناية، الرعاية الروحية، حنان، اعتنى، أراد، رغب | ||
ترکی | takı | ||
فرانسوی | bijoux | ||
آلمانی | schmuck | ||
اسپانیایی | joyas | ||
ایتالیایی | gioielleria | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "جوارح" به معنای اعضای بدن است و جمع کلمه "جارح" میباشد. در نوشتار فارسی و نگارشی، رعایت برخی قواعد و نکات مهم است:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "جوارح" به طور صحیح و مناسب در نوشتار فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | جوارح | ||
معادل ابجد | 218 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | javāreh | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمعِ جارِحَة] | ||
مختصات | (جَ رِ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | javAreh | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی جوارح | ||
پخش صوت |
اندامها، دست وپا و ديگر اعضاي آدمي کلمه "جوارح" به معنای اعضای بدن است و جمع کلمه "جارح" میباشد. در نوشتار فارسی و نگارشی، رعایت برخی قواعد و نکات مهم است: استفاده صحیح از اعرابگذاری: اگر در متن رسمی یا ادبی نیاز به اعرابگذاری دارید، میتوان کلمه را به صورت «جَوارِح» نوشت. استفاده در جمله: کلمه جوارح باید به طور مناسب در جمله به کار رود. به عنوان مثال: «جوارح انسان برای فعالیتهای مختلف طراحی شدهاند.» توجه به جمع و مفرد: دقت کنید که "جارح" مفرد و "جوارح" جمع است، پس در جملات باید به صحیح بودن تعداد توجه شود. همنشینی واژگان: کلمه جوارح معمولاً در جملاتی که به بدن، سلامتی، یا آناتومی اشاره دارند، استفاده میشود. مثلاً: «جوارح انسان به طور هماهنگ کار میکنند.» با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "جوارح" به طور صحیح و مناسب در نوشتار فارسی استفاده کنید.
اعضا، اندامها
care
رعاية، عناية، حرص، عهدة، حذر، كنف، هم، تعهد، رقابة، شخص موضع عناية، الرعاية الروحية، حنان، اعتنى، أراد، رغب
takı
bijoux
schmuck
joyas
gioielleria