جوز
licenseمعنی کلمه جوز
معنی واژه جوز
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | گردو | ||
انگلیسی | nutmeg, nut | ||
عربی | جوزة الطيب، شجرة جوز الطيب | ||
ترکی | Çeneler | ||
فرانسوی | mâchoires | ||
آلمانی | kiefer | ||
اسپانیایی | mandíbulas | ||
ایتالیایی | mascelle | ||
مرتبط | درخت جوز، مهره، اجیل، چرخ دنده ساعت، سرپیچ | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "جوز" در زبان فارسی به معنای "مغز گردو" یا "اندام خوراکی برخی از میوهها" به کار میرود. در زیر به برخی قواعد نگارشی و نکات مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
از این نکات میتوان برای نگارش بهتر و صحیحتر استفاده کرد. | ||
واژه | جوز | ||
معادل ابجد | 16 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | jo[w]z | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: جَوز، معرب، مٲخوذ از فارسی: گوز] (زیستشناسی) | ||
مختصات | (جُ) [ معر. ] (اِ.) | ||
آواشناسی | jowz | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی جوز | ||
پخش صوت |
وسط چيزي، گردو، کلمه "جوز" در زبان فارسی به معنای "مغز گردو" یا "اندام خوراکی برخی از میوهها" به کار میرود. در زیر به برخی قواعد نگارشی و نکات مرتبط با این کلمه اشاره میشود: نوشتار صحیح: نگارش کلمه "جوز" با هجی صحیح و بدون هیچ گونه تغییر در حروف است. استفاده از جوز در جملات: جمعسازی: جمع کلمه "جوز"، "جوزهها" است، که میتواند در متنها به کار رود. به کار بردن صفت: میتوان از صفات برای توصیف جوز استفاده کرد. نکات دستوری: "جوز" یک اسم است و بنابراین میتواند در جملات به عنوان فاعل، مفعول و غیره به کار رود. مناسبتهای فرهنگی: در برخی از مناطق ایران، جوز به عنوان خوراکی مذهبی در مراسمات مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. از این نکات میتوان برای نگارش بهتر و صحیحتر استفاده کرد.
گذشتن از جاي و پس افکندن آنرا برفتن از وي
گردو
nutmeg, nut
جوزة الطيب، شجرة جوز الطيب
Çeneler
mâchoires
kiefer
mandíbulas
mascelle
درخت جوز، مهره، اجیل، چرخ دنده ساعت، سرپیچ