چابک
licenseمعنی کلمه چابک
معنی واژه چابک
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | قيد اسم، جلد، چالاك، چست، شاطر، شهم، فرز، قبراق، هژير، داهي، زرنگ ، تند، زود ، زبردست، ماهر ، تازيانه، شلاق | ||
متضاد | چلمن تنبل 1- تند، زود 2- زبردست، ماهر 3- تازيانه، شلاق | ||
انگلیسی | agile, perky, feisty, nimble, quick, swift, adroit, volant, dexterous, spry, brisk, deft, lissome, rapid, speedy, frisky, clever, handy, kittle, light, lightsome, lissom, lithesome, rath, rathe, light-foot, light-footed, speediness, skelp | ||
عربی | رشيق، ذكي، خفيف الحركة، خفيف، سريع الخاطر | ||
ترکی | atik | ||
فرانسوی | agile | ||
آلمانی | agil | ||
اسپانیایی | ágil | ||
ایتالیایی | agile | ||
مرتبط | سریع، زیرک، سریع العمل، گستاخ، متکبر، جسورانه، عصبانی، چالاک، فوری، زنده، تندرو، سریع السیر، چابک دست، چیره دست، زبر دست، پرواز کننده، سبک روح، جاری، با هوش، قشنگ، سرزنده و بشاش، سرزنده، با روح، استادانه، کاردان، نرم، تاشو، بنرمی، قابل انحناء، عجول، شاد و خرم، شنگول، جست وخیز کنان، با نشاط، با استعداد، معقول، دستی، سودمند، دم دستی، قابل استفاده، مقتدر، هوشیار، حساس، بازیگوش، روشن، سبک، سبک وزن، کم، خفیف، برنگ روشن، شوخ، درخشان، زود رس، پیش رس، تردست، بادپا، سبک پا، ضربت، سیلی | ||
واژه | چابک | ||
معادل ابجد | 26 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | čābok | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [پهلوی: čāpūk] ‹چابوک› | ||
مختصات | (بُ)(ص .) | ||
آواشناسی | CAbok | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی چابک | ||
پخش صوت |
چالاک، فرز، تند، سبک
-1 (صفت) چست و چالاک زرنگ .
-2 ماهر زبر دست . -3 (اسم)
تازيانه شلاق .
قيد اسم، جلد، چالاك، چست، شاطر، شهم، فرز، قبراق، هژير، داهي، زرنگ ، تند، زود ، زبردست، ماهر ، تازيانه، شلاق
چلمن تنبل
1- تند، زود
2- زبردست، ماهر
3- تازيانه، شلاق
agile, perky, feisty, nimble, quick, swift, adroit, volant, dexterous, spry, brisk, deft, lissome, rapid, speedy, frisky, clever, handy, kittle, light, lightsome, lissom, lithesome, rath, rathe, light-foot, light-footed, speediness, skelp
رشيق، ذكي، خفيف الحركة، خفيف، سريع الخاطر
atik
agile
agil
ágil
agile
سریع، زیرک، سریع العمل، گستاخ، متکبر، جسورانه، عصبانی، چالاک، فوری، زنده، تندرو، سریع السیر، چابک دست، چیره دست، زبر دست، پرواز کننده، سبک روح، جاری، با هوش، قشنگ، سرزنده و بشاش، سرزنده، با روح، استادانه، کاردان، نرم، تاشو، بنرمی، قابل انحناء، عجول، شاد و خرم، شنگول، جست وخیز کنان، با نشاط، با استعداد، معقول، دستی، سودمند، دم دستی، قابل استفاده، مقتدر، هوشیار، حساس، بازیگوش، روشن، سبک، سبک وزن، کم، خفیف، برنگ روشن، شوخ، درخشان، زود رس، پیش رس، تردست، بادپا، سبک پا، ضربت، سیلی