چاپ کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه چاپ کردن
معنی واژه چاپ کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | طبع كردن، بهطبع رساندن، به چاپ رساندن، منتشر كردن | ||
انگلیسی | print, publish, reproduce | ||
عربی | طباعة، طبعة، بصمة، نسخة، صورة، نشرة مطبوعة، أحرف مطبوعة، صورة فوتغرافة، طبع، نشر، أخذ البصمات، كتب بحروف مطبعة، إستخرج صورة، تبرج، عمل في الطباعة، بصم، رسخ، مطبعة | ||
مرتبط | ماشین کردن، منتشر کردن، منتشر شدن، منتشر ساختن، طبع ونشر کردن، صادر کردن، دوباره ساختن، تکثیر کردن، فرااوردن، دو بار تولید کردن، باز عمل آوردن | ||
واژه | چاپ کردن | ||
معادل ابجد | 280 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی چاپ کردن | ||
پخش صوت |
نقش کردن نوشته ها و تصاوير روي
کاغذ باآلات و ابزار مخصوص طبع کردن .
طبع كردن، بهطبع رساندن، به چاپ رساندن، منتشر كردن
print, publish, reproduce
طباعة، طبعة، بصمة، نسخة، صورة، نشرة مطبوعة، أحرف مطبوعة، صورة فوتغرافة، طبع، نشر، أخذ البصمات، كتب بحروف مطبعة، إستخرج صورة، تبرج، عمل في الطباعة، بصم، رسخ، مطبعة
ماشین کردن، منتشر کردن، منتشر شدن، منتشر ساختن، طبع ونشر کردن، صادر کردن، دوباره ساختن، تکثیر کردن، فرااوردن، دو بار تولید کردن، باز عمل آوردن