چاپ کردن
licenseمعنی کلمه چاپ کردن
معنی واژه چاپ کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | طبع كردن، بهطبع رساندن، به چاپ رساندن، منتشر كردن | ||
انگلیسی | print, publish, reproduce | ||
عربی | طباعة، طبعة، بصمة، نسخة، صورة، نشرة مطبوعة، أحرف مطبوعة، صورة فوتغرافة، طبع، نشر، أخذ البصمات، كتب بحروف مطبعة، إستخرج صورة، تبرج، عمل في الطباعة، بصم، رسخ، مطبعة | ||
مرتبط | ماشین کردن، منتشر کردن، منتشر شدن، منتشر ساختن، طبع ونشر کردن، صادر کردن، دوباره ساختن، تکثیر کردن، فرااوردن، دو بار تولید کردن، باز عمل آوردن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "چاپ کردن" به معنای تولید و انتشار متن، تصویر یا اطلاعات دیگر بهصورت فیزیکی یا دیجیتال است. در نگارش صحیح این عبارت و استفاده از آن، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
با رعایت این نکات میتوانید از "چاپ کردن" بهدرستی در زبان فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | چاپ کردن | ||
معادل ابجد | 280 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی چاپ کردن | ||
پخش صوت |
نقش کردن نوشته ها و تصاوير روي کلمه "چاپ کردن" به معنای تولید و انتشار متن، تصویر یا اطلاعات دیگر بهصورت فیزیکی یا دیجیتال است. در نگارش صحیح این عبارت و استفاده از آن، نکات زیر را در نظر داشته باشید: ساختار عبارت: "چاپ کردن" یک فعل ترکیبی است که شامل اسم "چاپ" و فعل "کردن" میباشد. این ترکیب به معنای انجام عمل چاپ است. فعلهای معین: هنگام استفاده از "چاپ کردن"، به ساختار جملات توجه کنید. مثلاً میتوانید بگویید "من کتاب را چاپ میکنم". ضمایر و زمان: این فعل میتواند با ضمایر مختلف و در زمانهای مختلف (حال، گذشته، آینده) مورد استفاده قرار گیرد. بیانات زیر مثالهایی از این موضوع هستند: نکات نگارشی: با رعایت این نکات میتوانید از "چاپ کردن" بهدرستی در زبان فارسی استفاده کنید.
کاغذ باآلات و ابزار مخصوص طبع کردن .
طبع كردن، بهطبع رساندن، به چاپ رساندن، منتشر كردن
print, publish, reproduce
طباعة، طبعة، بصمة، نسخة، صورة، نشرة مطبوعة، أحرف مطبوعة، صورة فوتغرافة، طبع، نشر، أخذ البصمات، كتب بحروف مطبعة، إستخرج صورة، تبرج، عمل في الطباعة، بصم، رسخ، مطبعة
ماشین کردن، منتشر کردن، منتشر شدن، منتشر ساختن، طبع ونشر کردن، صادر کردن، دوباره ساختن، تکثیر کردن، فرااوردن، دو بار تولید کردن، باز عمل آوردن