چاشنی
licenseمعنی کلمه چاشنی
معنی واژه چاشنی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- طعم، مزه 2- رب، سس 3- مادهمنفجره 4- نمودار، نمونه | ||
انگلیسی | stuffing, flavor, seasoning, detonator, flavoring, condiment, sauce, dressing, embellishment, primer, relish, garniture, salmagundi, flavour, flavouring, sealing | ||
عربی | حشو، حشوة، حشوة الطعام | ||
ترکی | baharat | ||
فرانسوی | assaisonnement | ||
آلمانی | würze | ||
اسپانیایی | condimento | ||
ایتالیایی | stagionatura | ||
مرتبط | قیمه، لایی، گیپا، بوغلمه، مزه وبو، خوش مزگی، خوش طعمی، ادویه زنی، داروزنی بچوب، منفجر کننده، نمک و فلفل، ادویه، سوس، خورش، اب خورش، جاشنی غذا، لباس، ارایش، مرهم، مرهم گذاری وزخم بندی، تزیین، بتونه، مبادی اولیه، فشنگ، کتاب الفباء، رغبت، ذوق، میل، چیز درهم و برهم، سالاد پیاز داغ وتخم مرغ وماهی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "چاشنی" در زبان فارسی به معنای اضافهای است که به غذاها اضافه میشود تا طعم یا عطر آنها را بهبود بخشد. در اینجا به تعدادی از قواعد نوشتاری و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این قواعد و نگارش صحیح، میتوانید از کلمه "چاشنی" به درستی در نوشتههای خود بهره ببرید. | ||
واژه | چاشنی | ||
معادل ابجد | 364 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | čāšni | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: čāsnīk] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | CASni | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی چاشنی | ||
پخش صوت |
مزه شيريني کلمه "چاشنی" در زبان فارسی به معنای اضافهای است که به غذاها اضافه میشود تا طعم یا عطر آنها را بهبود بخشد. در اینجا به تعدادی از قواعد نوشتاری و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: املا: کلمه "چاشنی" به همین شکل نوشته میشود و از نظر املایی صحیح است. نحوه استفاده: کلمه "چاشنی" معمولاً به عنوان اسم استفاده میشود. میتوان آن را به صورت ترکیبی با دیگر کلمات بکار برد، مانند "چاشنی ادویه"، "چاشنی ترشی" و غیره. جمع: جمع کلمه "چاشنی"، "چاشنیها" است. قید و صفت: میتوانید از صفات و قیدها برای توصیف چاشنی استفاده کنید. مثلاً: "چاشنی خوشمزه"، "چاشنی تند"، "به مقدار زیاد چاشنی". نگارش و ساختار جملات: در جملات، میتوانید از "چاشنی" به عنوان مفعول یا فاعل استفاده کنید. مثلاً: "چاشنی را به سالاد اضافه کنید." با رعایت این قواعد و نگارش صحیح، میتوانید از کلمه "چاشنی" به درستی در نوشتههای خود بهره ببرید.
1- طعم، مزه
2- رب، سس
3- مادهمنفجره
4- نمودار، نمونه
stuffing, flavor, seasoning, detonator, flavoring, condiment, sauce, dressing, embellishment, primer, relish, garniture, salmagundi, flavour, flavouring, sealing
حشو، حشوة، حشوة الطعام
baharat
assaisonnement
würze
condimento
stagionatura
قیمه، لایی، گیپا، بوغلمه، مزه وبو، خوش مزگی، خوش طعمی، ادویه زنی، داروزنی بچوب، منفجر کننده، نمک و فلفل، ادویه، سوس، خورش، اب خورش، جاشنی غذا، لباس، ارایش، مرهم، مرهم گذاری وزخم بندی، تزیین، بتونه، مبادی اولیه، فشنگ، کتاب الفباء، رغبت، ذوق، میل، چیز درهم و برهم، سالاد پیاز داغ وتخم مرغ وماهی