چراغ
licenseمعنی کلمه چراغ
معنی واژه چراغ
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- جلوند، چلچراغ، سراج، فانوس، مشكات، مصباح 2- لامپ 3- لامپا 4- رهنما 5- علامت 6- خورشيد 7- دشت، دشتاول (گدايان ومعركهگيران) | ||
انگلیسی | lamp, light, headlight | ||
عربی | مصباح، قنديل، مشكاة، فانوس، نبراس، مصدر إشعاع، نور السيارة، خروف | ||
ترکی | lamba | ||
فرانسوی | lampe | ||
آلمانی | lampe | ||
اسپانیایی | lámpara | ||
ایتالیایی | lampada | ||
مرتبط | لامپ، فانوس، لامپا، جراغ، نور، پرتو، تابش، اتش، چراغ جلو، چراغ جلو ماشین | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، کلمه "چراغ" به معنای وسیلهای است که برای روشنایی استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه و قواعد نگارشی آن، نکات زیر میتواند مفید باشد:
با رعایت این نکات میتوان از کلمه "چراغ" به طور مؤثر و درست در نوشتار و گفتار استفاده کرد. | ||
واژه | چراغ | ||
معادل ابجد | 1204 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | čerāq | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) ‹چراخ› | ||
مختصات | (چِ) [ په . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | CerAq | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی چراغ | ||
پخش صوت |
فتيله اي باشد که آنرا با چربي روغن و امثال آن روشن در زبان فارسی، کلمه "چراغ" به معنای وسیلهای است که برای روشنایی استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه و قواعد نگارشی آن، نکات زیر میتواند مفید باشد: نحوه نوشتن: کلمه "چراغ" باید به همین شکل نوشته شود و از املای صحیح آن اطمینان حاصل کنید. جمعسازی: جمع این کلمه به صورت "چراغها" است. برای جمع بستن در فارسی، پسوند "ها" به انتهای کلمه اضافه میشود. مفرد و جمع: میتوانید از "چراغ" به عنوان مفرد و "چراغها" به عنوان جمع استفاده کنید. قواعد نحوی: در جملات، "چراغ" میتواند به عنوان اسم فاعل، مفعول یا مضافإلیه به کار رود. به عنوان مثال: استفاده در ترکیبها: میتوان "چراغ" را در ترکیبهای مختلف به کار برد، مثل "چراغ مطالعه"، "چراغ قوه" و غیره. در این حالت، لازم است قواعد ترکیب کلمات را رعایت کنید. نوشتار ادبی: در متون ادبی، میتوان به زیبایی از "چراغ" استفاده کرد. به عنوان مثال: "چراغ شب، راه را روشن میکند." با رعایت این نکات میتوان از کلمه "چراغ" به طور مؤثر و درست در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
کرده باشند
1- جلوند، چلچراغ، سراج، فانوس، مشكات، مصباح
2- لامپ
3- لامپا
4- رهنما
5- علامت
6- خورشيد
7- دشت، دشتاول (گدايان ومعركهگيران)
lamp, light, headlight
مصباح، قنديل، مشكاة، فانوس، نبراس، مصدر إشعاع، نور السيارة، خروف
lamba
lampe
lampe
lámpara
lampada
لامپ، فانوس، لامپا، جراغ، نور، پرتو، تابش، اتش، چراغ جلو، چراغ جلو ماشین