اجاق
licenseمعنی کلمه اجاق
معنی واژه اجاق
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آتشگاه، تنور، دم، منقل 2- آل، خاندان، دوده، دودمان | ||
انگلیسی | fireplace,oven,stove,hearth,kiln | ||
عربی | موقد | ||
ترکی | soba | ||
فرانسوی | poêle | ||
آلمانی | herd | ||
اسپانیایی | cocina | ||
ایتالیایی | stufa | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "اجاق" در زبان فارسی به معنای منبع حرارتی است که معمولاً برای پخت و پز استفاده میشود. در نگارش این کلمه و استفاده از آن در جملات، قواعد و نکات زیر قابل توجه است:
با رعایت این نکات، میتوانید به طور مؤثر از کلمه "اجاق" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | اجاق | ||
معادل ابجد | 105 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'ojāq | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [ترکی] ‹اجاغ› | ||
مختصات | (اُ) [ تر. ] ( اِ.) | ||
آواشناسی | 'ojAq | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی اجاق | ||
پخش صوت |
اجاغ،ديگدان،آتشدان کلمه "اجاق" در زبان فارسی به معنای منبع حرارتی است که معمولاً برای پخت و پز استفاده میشود. در نگارش این کلمه و استفاده از آن در جملات، قواعد و نکات زیر قابل توجه است: املا: کلمه "اجاق" به صورت صحیح و درست باید با املای صحیح "اجاق" نوشته شود و از نوشتن آن به شکلهای دیگری مثل "اجاقه" جلوگیری شود. جنس کلمه: "اجاق" یک اسم مختص «مفرد» است و به معنای یک منبع حرارتی اشاره دارد. در برخی گویشها ممکن است به اشکال جمع هم اشاره شود، اما به طور کلی "اجاق" به عنوان مفرد در زبان فارسی شناخته میشود. نوع جمله: این کلمه معمولاً در جملات توصیفی یا دستوری به کار میرود. مثلاً: توجه به تناسب با قید زمان و مکان: در هنگام استفاده از "اجاق" باید به زمان و مکان متن توجه کرد، مثلاً در جملات تاریخی ممکن است مرجع به اجاقهای سنتی و قدیمی باشد. با رعایت این نکات، میتوانید به طور مؤثر از کلمه "اجاق" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
1- آتشگاه، تنور، دم، منقل
2- آل، خاندان، دوده، دودمان
fireplace,oven,stove,hearth,kiln
موقد
soba
poêle
herd
cocina
stufa