چسبنده
licenseمعنی کلمه چسبنده
معنی واژه چسبنده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت فاعلی)
مختصات:
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
Casbande
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
124
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
sticky | adhesive , gummy , gooey , viscid , tenacious , inherent , innate , sticktight
ترکی
yapışkan
فرانسوی
collant
آلمانی
klebrig
اسپانیایی
pegajoso
ایتالیایی
appiccicoso
عربی
لزج | دبق , صعب المراس , شائك , صعب , بغيض , نيق , لصوق
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "چسبنده" در زبان فارسی به عنوان صفت به کار میرود و به معنای چیزی است که به چیزی دیگر میچسبد یا میتواند بچسبد. در اینجا برخی از نکات مربوط به قواعد فارسی و نگارشی برای این کلمه آورده شده است:
-
نقطهگذاری:
- در جملات، اگر "چسبنده" در وسط جمله استفاده شود، باید به دقت با دیگر اجزا همخوانی داشته باشد و جملات به شکل صحیح نقطهگذاری شوند.
- مثال: "این ماده چسبنده است."
-
تطابق:
- در جملات، بایستی با اسمهایی که وصف میکند، در جنس و عدد تطابق داشته باشد.
- مثال: "این نوارها چسبنده هستند." (مرد و زن به یک شکل میتوانند به کار روند، اما شکل جمع باید به کار برود.)
-
کاربرد در جملات مختلف:
- به عنوان صفت: "این چسب بسیار چسبنده است."
- به عنوان اسم: "چسبندهها استفادههای زیادی در صنعت دارند."
-
ترکیبها:
- "چسبنده" ممکن است با دیگر کلمات ترکیب شود. مثلاً: "چسبندههای قوی" یا "چسبندههای صنعتی".
- سلسله مراتب صفات:
- در صورتی که بخواهید از چندین صفت استفاده کنید، قاعدهای برای ترتیب آنها وجود دارد.
- مثال: "چسبنده قوی و سریع".
نکته مهم این است که توجه به ریزهکاریهای نگارشی و ساختاری میتواند به بهبود کیفیت نوشتار کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "چسبنده" در جملات آورده شده است:
- این فیلتر چسبنده باعث میشود که مایعات به راحتی عبور نکنند.
- دیوار این اتاق به دلیل گچی بودنش، چسبندهتر از بقیه دیوارهاست.
- او یک نوشتافزار چسبنده خرید که میتوانست به راحتی روی کاغذ چسبیده شود.
- بچهها برای درست کردن کاردستی خود از برچسبهای چسبنده استفاده کردند.
- چسبنده بودن این نوع مواد به افزایش دوام آن کمک میکند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
