چمباتمه
licenseمعنی کلمه چمباتمه
معنی واژه چمباتمه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | چمبك، چندك، چك | ||
انگلیسی | cattle | ||
عربی | ماشية، مواش، الأنعام، بقر، رعاع | ||
ترکی | çömelme | ||
فرانسوی | squat | ||
آلمانی | hocken | ||
اسپانیایی | allanamiento | ||
ایتالیایی | accovacciato | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "چمباتمه" در زبان فارسی به معنای نشستن به حالتی خاص است که در آن شخص زانوهای خود را به سینهاش نزدیک کرده و نشسته است. این کلمه میتواند به عناوین مختلفی در متون فارسی به کار رود. در اینجا به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
در نهایت، استفاده صحیح از "چمباتمه" در نوشتار و گفتار میتواند به غنای ادبی و زیبایی زبان فارسی افزوده و به تصویرسازی احساسات و حالات در متن کمک کند. | ||
واژه | چمباتمه | ||
معادل ابجد | 491 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
تلفظ | čombātme | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم، قید) [ترکی] ‹چنباتمه› [عامیانه] | ||
مختصات | (چُ مِ) [ تر. ] (اِ.) | ||
آواشناسی | CombAtme | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی چمباتمه | ||
پخش صوت |
نوعي از نشستن چندک چمبک . کلمه "چمباتمه" در زبان فارسی به معنای نشستن به حالتی خاص است که در آن شخص زانوهای خود را به سینهاش نزدیک کرده و نشسته است. این کلمه میتواند به عناوین مختلفی در متون فارسی به کار رود. در اینجا به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: تطابق ظاهری و دستوری: نقطهگذاری: استفاده در جملات مختلف: در نهایت، استفاده صحیح از "چمباتمه" در نوشتار و گفتار میتواند به غنای ادبی و زیبایی زبان فارسی افزوده و به تصویرسازی احساسات و حالات در متن کمک کند.
چمبك، چندك، چك
cattle
ماشية، مواش، الأنعام، بقر، رعاع
çömelme
squat
hocken
allanamiento
accovacciato