حاجز
licenseمعنی کلمه حاجز
معنی واژه حاجز
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1-اسم 2- ديافراگم 3- حايل، مانع 4- جلباب 5- برزخ 6- ظالم | ||
انگلیسی | hindering, separating, hajj | ||
عربی | إعاقة، منع، العرقلة | ||
ترکی | bariyer | ||
فرانسوی | barrière | ||
آلمانی | barriere | ||
اسپانیایی | barrera | ||
ایتالیایی | barriera | ||
مرتبط | مزاحم، فاصل، جدا ساز | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «حاجز» در زبان فارسی به معنی مانع یا چیزی است که سبب جدایی یا تفکیک میشود. این کلمه در متون مختلف کاربردهای متنوعی دارد و همچنین در نگارش و قواعد فارسی نکات خاصی را شامل میشود:
با رعایت این اصول، میتوان از کلمه «حاجز» به درستی و به طور مؤثر در متون علمی، ادبی و روزمره استفاده کرد. | ||
واژه | حاجز | ||
معادل ابجد | 19 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | hājez | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی] | ||
مختصات | (جِ) | ||
آواشناسی | hAjez | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی حاجز | ||
پخش صوت |
- 1 ديواره - 2 ستمگر کلمه «حاجز» در زبان فارسی به معنی مانع یا چیزی است که سبب جدایی یا تفکیک میشود. این کلمه در متون مختلف کاربردهای متنوعی دارد و همچنین در نگارش و قواعد فارسی نکات خاصی را شامل میشود: نحوه نوشتار: کلمه «حاجز» به صورت «حاجز» با حرف «ز» نوشته میشود و نباید اشتباهاً به شکل دیگری نوشته شود. جنسیت: این کلمه به صورت مذکر به کار میرود و باید توجه داشت که در جملات و عبارات، به جنسیت فاعل یا مفعول توجه شود. مفرد و جمع: کاربردها: با رعایت این اصول، میتوان از کلمه «حاجز» به درستی و به طور مؤثر در متون علمی، ادبی و روزمره استفاده کرد.
- 1 (اسم) آنچه بين دو چيز قرار گيرد
حايل مانع . - 2 (اسم) پرده اي که ميان
اعضاي سينه و اعضاي شکم حايل است
ديافرغما .
1-اسم
2- ديافراگم
3- حايل، مانع
4- جلباب
5- برزخ
6- ظالم
hindering, separating, hajj
إعاقة، منع، العرقلة
bariyer
barrière
barriere
barrera
barriera
مزاحم، فاصل، جدا ساز