حاد
licenseمعنی کلمه حاد
معنی واژه حاد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بحراني، خطرناك، وخيم 2- شديد، تند، سخت 3- مهلك، بران، تند، تيز، بغرنج، دشوار، شاق، غامض، مشكل 4- برا، قاطع | ||
متضاد | آسان، سهل، كند | ||
انگلیسی | acute, sharp, hot, keen, torrid | ||
عربی | حاد، خطير، شديد، فطين، ذكي، عصيب، مبرح، فطن، ثاقب، قوي، بَصِير | ||
ترکی | akut | ||
فرانسوی | aigu | ||
آلمانی | akut | ||
اسپانیایی | agudo | ||
ایتالیایی | acuto | ||
مرتبط | بحرانی، تیز، نوک تیز، هشیار، داغ، گرم، پر حرارت، مشتاق، شدید، مایل، زیرک، بسیار مشتاق، حاره، سوزان، زیاد گرم، سوزاننده | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حاد" در زبان فارسی به معنای شدید، تند و یا ناگهانی است و در انواع مختلف متون مورد استفاده قرار میگیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه، توجه به نکات زیر مفید است:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "حاد" به طور مؤثر و صحیح استفاده کنید. | ||
واژه | حاد | ||
معادل ابجد | 13 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | hād[d] | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی: حادّ] | ||
مختصات | (دّ) [ ع . ] (ص .) | ||
آواشناسی | hAdd | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی حاد | ||
پخش صوت |
برنده ، تيز، مانند کارد کلمه "حاد" در زبان فارسی به معنای شدید، تند و یا ناگهانی است و در انواع مختلف متون مورد استفاده قرار میگیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه، توجه به نکات زیر مفید است: استفاده در جملات: کلمه "حاد" بیشتر در توصیف یک وضعیت، احساس یا پدیده به کار میرود. به عنوان مثال: ترکیب با دیگر کلمات: "حاد" میتواند با اسمهای دیگر ترکیب شود تا جملات و عبارات قویتری ایجاد کند. به عنوان مثال: نکات نگارشی: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "حاد" به طور مؤثر و صحیح استفاده کنید.
1- بحراني، خطرناك، وخيم
2- شديد، تند، سخت
3- مهلك، بران، تند، تيز، بغرنج، دشوار، شاق، غامض، مشكل
4- برا، قاطع
آسان، سهل، كند
acute, sharp, hot, keen, torrid
حاد، خطير، شديد، فطين، ذكي، عصيب، مبرح، فطن، ثاقب، قوي، بَصِير
akut
aigu
akut
agudo
acuto
بحرانی، تیز، نوک تیز، هشیار، داغ، گرم، پر حرارت، مشتاق، شدید، مایل، زیرک، بسیار مشتاق، حاره، سوزان، زیاد گرم، سوزاننده