حافظه
licenseمعنی کلمه حافظه
معنی واژه حافظه
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | حفظه، خاطر، ذهن، قوهذاكره، ياد | ||
| انگلیسی | memory, retention | ||
| عربی | ذاكرة، ذكرى، التذكر، فقدان الذاكرة، مدى الذاكرة، ذكريات الطفولة | ||
| ترکی | hafıza | ||
| فرانسوی | mémoire | ||
| آلمانی | erinnerung | ||
| اسپانیایی | memoria | ||
| ایتالیایی | memoria | ||
| مرتبط | خاطره، یاد، یادبود، یادگار، نگهداری، ابقاء، نگاهداری | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حافظه" در زبان فارسی به معنای توانایی نگهداری و یادآوری اطلاعات است و در زمینه‌های مختلفی مانند علوم کامپیوتر، روانشناسی و آموزش مورد استفاده قرار می‌گیرد. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و گرامری مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:
در نهایت، در نوشتارهای علمی یا ادبی که به مفهوم حافظه پرداخته می‌شود، توجه به دقت در انتخاب واژه‌ها و ساختارهای مناسب بسیار اهمیت دارد. | ||
| واژه | حافظه | ||
| معادل ابجد | 994 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | hāfeze | ||
| ترکیب | (اسم) [عربی: حافظَة] | ||
| مختصات | (فِ ظِ) [ ع . حافظة ] (اِفا.) | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی حافظه | ||
| پخش صوت | |||
قوه حافظه ، مقابل قوه ذاکره ، کلمه "حافظه" در زبان فارسی به معنای توانایی نگهداری و یادآوری اطلاعات است و در زمینه‌های مختلفی مانند علوم کامپیوتر، روانشناسی و آموزش مورد استفاده قرار می‌گیرد. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و گرامری مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم: نوشتار صحیح: "حافظه" به همین شکل نوشته می‌شود و از نظر املایی صحیح است. جنس کلمه: "حافظه" اسم مؤنث است. بنابراین، در جملاتی که به این کلمه ارجاع می‌دهید، با صفت‌ها و ضمائر مؤنث باید هماهنگ باشد. صرف و نحو: تعداد: ترکیب‌ها: در نهایت، در نوشتارهای علمی یا ادبی که به مفهوم حافظه پرداخته می‌شود، توجه به دقت در انتخاب واژه‌ها و ساختارهای مناسب بسیار اهمیت دارد.
نيروئي است که جاي آن تجويف اخير دماغ است و کار
آن نگاهداري چيزهائي است که نيروي واهمه آنرا درک کند
از امور جزئيه ، پس حافظه خزانه وهم است مانند خيال
براي حس مشترک
حفظه، خاطر، ذهن، قوهذاكره، ياد
memory, retention
ذاكرة، ذكرى، التذكر، فقدان الذاكرة، مدى الذاكرة، ذكريات الطفولة
hafıza
mémoire
erinnerung
memoria
memoria
خاطره، یاد، یادبود، یادگار، نگهداری، ابقاء، نگاهداری
