حالی کردن
licenseمعنی کلمه حالی کردن
معنی واژه حالی کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- فهماندن، تفهيم كردن، متوجه ساختن، ملتفت كردن، آگاه ساختن | ||
متضاد | حالي شدن 1- ادب كردن، آدم كردن | ||
انگلیسی | while | ||
عربی | بينما، في حين، عندما، على الرغم من، و، ريثما، ما دام، فترة، برهة، مدة، مدة قصيرة، حتى، حتى ذلك الحين، قطع الوقت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «حالی کردن» به معنای «آگاه کردن» یا «متوجه کردن» در زبان فارسی به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و گرامری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «حالی کردن» به نحو شایستهتری در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | حالی کردن | ||
معادل ابجد | 323 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
مختصات | (عا.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی حالی کردن | ||
پخش صوت |
- 1 خوشيدن خوش گشتن - 2 آگاهاندن کلمه «حالی کردن» به معنای «آگاه کردن» یا «متوجه کردن» در زبان فارسی به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و گرامری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: نحوه استفاده: کلمه «حالی کردن» معمولاً به صورت فعل و در جملات خبری یا امری به کار میرود. به عنوان مثال: جایگاه در جمله: این عبارت میتواند به عنوان فعل اصلی یا فعل کمکی در جملات مختلف استفاده شود. صرف فعل: این کلمه به عنوان یک فعل انتقالی، نیاز به فاعل و مفعول دارد. مفاهیم وابسته: این کلمه با عبارات و واژههای مشابه دیگری مانند «آگاه کردن»، «متوجه کردن» و «خبر دادن» نیز مرتبط است. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «حالی کردن» به نحو شایستهتری در نوشتار خود استفاده کنید.
(مصدر) فهماندن فهمانيدن .
1- فهماندن، تفهيم كردن، متوجه ساختن، ملتفت كردن، آگاه ساختن
حالي شدن
1- ادب كردن، آدم كردن
while
بينما، في حين، عندما، على الرغم من، و، ريثما، ما دام، فترة، برهة، مدة، مدة قصيرة، حتى، حتى ذلك الحين، قطع الوقت