حتمی
licenseمعنی کلمه حتمی
معنی واژه حتمی
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- جزمي، بطورحتم، بيگمان، جزم، قطعي، يقيني 2- بايسته، ضروري | ||
| متضاد | محتمل | ||
| انگلیسی | imminent, imperative, indispensable, obligatory, categorical, cocksure, all right, categoric, very, inevitably | ||
| عربی | قريب الحدوث، وشيك | ||
| ترکی | kesin | ||
| فرانسوی | précis | ||
| آلمانی | definitiv | ||
| اسپانیایی | definido | ||
| ایتالیایی | definito | ||
| مرتبط | قریب الوقوع، امری، دستوری، الزام اور، ضروری، واجب، لازم الاجراء، نا گزیر، صرفنظر نکردنی، الزامی، لازم، قطعی، مطلق، قاطع، جزمی، قیاسی، غره، پر افاده، بسیار خوب، صحیح، خیلی خوب، فرخنده، بی عیب، همان، واقعی، حتم | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حتمی" در زبان فارسی به معنای "قطعی" یا "محسوم" است و در متون مختلف به کار می‌رود. در اینجا به بررسی برخی قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه می‌پردازیم:
با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "حتمی" در متون فارسی استفاده کنید. | ||
| واژه | حتمی | ||
| معادل ابجد | 458 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | hatmi | ||
| نقش دستوری | صفت | ||
| ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به حتم) [عربی. فارسی] | ||
| مختصات | (حَ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) | ||
| آواشناسی | hatmi | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی حتمی | ||
| پخش صوت | |||
بايسته اواريک کلمه "حتمی" در زبان فارسی به معنای "قطعی" یا "محسوم" است و در متون مختلف به کار می‌رود. در اینجا به بررسی برخی قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه می‌پردازیم: تلفظ و استفاده: جنس و تعداد: نحو: استعاره و کنایه: ترکیب‌ها: با رعایت این نکات میتوانید به درستی از کلمه "حتمی" در متون فارسی استفاده کنید.
(صفت) - 1 قطعي يقيني : ((وقوع اين
حادثه حتمي است .)) - 2 بايسته ضروري .
1- جزمي، بطورحتم، بيگمان، جزم، قطعي، يقيني
2- بايسته، ضروري
محتمل
imminent, imperative, indispensable, obligatory, categorical, cocksure, all right, categoric, very, inevitably
قريب الحدوث، وشيك
kesin
précis
definitiv
definido
definito
قریب الوقوع، امری، دستوری، الزام اور، ضروری، واجب، لازم الاجراء، نا گزیر، صرفنظر نکردنی، الزامی، لازم، قطعی، مطلق، قاطع، جزمی، قیاسی، غره، پر افاده، بسیار خوب، صحیح، خیلی خوب، فرخنده، بی عیب، همان، واقعی، حتم
