اجنبی
licenseمعنی کلمه اجنبی
معنی واژه اجنبی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بيگانه، خارجي 2- غريب، غريبه، غير | ||
متضاد | آشنا، خودي | ||
انگلیسی | barbarian, foreign, strange, stranger, foreigner, a barbarian | ||
عربی | الهمجي، أجنبي، بربري، همجي، وحشي، البربرة | ||
ترکی | yabancı | ||
فرانسوی | l'étranger | ||
آلمانی | der fremde | ||
اسپانیایی | el extraño | ||
ایتالیایی | lo sconosciuto | ||
مرتبط | بیگانه، خارجی، خارجه، خارج، بیرونی، عجیب، غریب، غریبه، عجب | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "اجنبی" به معنای فردی است که از کشوری غیر از کشور محل زندگی فرد میآید یا متعلق به یک فرهنگ و نژاد دیگر است. برای استفاده صحیح از این کلمه در نوشتار فارسی، نکات زیر را مدنظر داشته باشید:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "اجنبی" به درستی و به شیوهای مؤدبانه در نگارش فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | اجنبی | ||
معادل ابجد | 66 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'ajnabi | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی: اجنبیّ] | ||
مختصات | ( اَ نَ) (ص .) | ||
آواشناسی | 'ajnabi | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی اجنبی | ||
پخش صوت |
بيگانه ،غريب کلمه "اجنبی" به معنای فردی است که از کشوری غیر از کشور محل زندگی فرد میآید یا متعلق به یک فرهنگ و نژاد دیگر است. برای استفاده صحیح از این کلمه در نوشتار فارسی، نکات زیر را مدنظر داشته باشید: نحوه نگارش: کلمه "اجنبی" به صورت صحیح و با حروف فارسی نوشته میشود و درج اعراب نیاز نیست مگر در مواقع خاص که نیاز به تبیین معانی مختلف باشد. جنس کلمه: "اجنبی" به صورت عمومی به افراد غیرمقیم در یک کشور اشاره دارد و میتواند هم به مرد و هم به زن اشاره کند. برای اشاره به جنسیت خاص، میتوان از معادلهای "اجنبی مرد" و "اجنبی زن" استفاده کرد. استفاده در جملات: نکات نگارشی: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "اجنبی" به درستی و به شیوهای مؤدبانه در نگارش فارسی استفاده کنید.
1- بيگانه، خارجي
2- غريب، غريبه، غير
آشنا، خودي
barbarian, foreign, strange, stranger, foreigner, a barbarian
الهمجي، أجنبي، بربري، همجي، وحشي، البربرة
yabancı
l'étranger
der fremde
el extraño
lo sconosciuto
بیگانه، خارجی، خارجه، خارج، بیرونی، عجیب، غریب، غریبه، عجب