حرمت
licenseمعنی کلمه حرمت
معنی واژه حرمت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | آبرو، احترام، اعتنا، اعزاز، بزرگداشت، پاس، تعظيم، تكريم، رعايت، عز، عزت، كرنش، مراعات، مهابت، عظمت، منع، تحريم، حرام | ||
متضاد | تحليل حلال، روا | ||
انگلیسی | sanctity, respect, reverence, revere, dignity | ||
عربی | حرمة، قداسة، ورع | ||
ترکی | saygı | ||
فرانسوی | respect | ||
آلمانی | respektieren | ||
اسپانیایی | respeto | ||
ایتالیایی | rispetto | ||
مرتبط | تقدس، پرهیز کاری، رابطه، نسبت، حیث، تکریم، حرم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حرمت" در زبان فارسی به معنای احترام و منزلت است و در متون دینی و فرهنگی کاربرد دارد. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات، میتوان به نحو مؤثری از کلمه "حرمت" در نوشتار استفاده کرد. | ||
واژه | حرمت | ||
معادل ابجد | 648 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | hormat | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: حرمة] | ||
مختصات | (حُ مَ) [ ع . حرمة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | hormat | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی حرمت | ||
پخش صوت |
نا مباحي، نا شايستگي کلمه "حرمت" در زبان فارسی به معنای احترام و منزلت است و در متون دینی و فرهنگی کاربرد دارد. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره میشود: نقطه گذاری: در متون فارسی، کلمه "حرمت" باید در جملات به درستی نقطهگذاری شود. بعد از آن میتوان از ویرگول، نقطه یا سایر نشانههای نگارشی استفاده کرد. مفاهیم مرتبط: معمولاً در جملات میتوان از کلمات و عبارات مرتبط مانند "احترام"، "عدالت"، "کرامت" و ... به منظور توضیح بیشتر استفاده کرد. تطابق افعال: در جملات، افعال باید با "حرمت" همخوانی داشته باشند. به عنوان مثال، "حرمت را حفظ کنید" یا "حرمت باید رعایت شود". تاکید: میتوان از واژههایی مانند "بسیار" یا "زیاد" برای تأکید بر اهمیت حرمت استفاده کرد، به عنوان مثال: "حرمت این مکان بسیار زیاد است". با رعایت این نکات، میتوان به نحو مؤثری از کلمه "حرمت" در نوشتار استفاده کرد.
آبرو، احترام، اعتنا، اعزاز، بزرگداشت، پاس، تعظيم، تكريم، رعايت، عز، عزت، كرنش، مراعات، مهابت، عظمت، منع، تحريم، حرام
تحليل حلال، روا
sanctity, respect, reverence, revere, dignity
حرمة، قداسة، ورع
saygı
respect
respektieren
respeto
rispetto
تقدس، پرهیز کاری، رابطه، نسبت، حیث، تکریم، حرم