حزب
licenseمعنی کلمه حزب
معنی واژه حزب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- باند، جمع، دسته، عده، فرقه، تشكيلات سياسي، گروه 2- بهره، حظ، نصيب | ||
انگلیسی | party,faction,junta,sect | ||
عربی | حزب، طرف، حفلة، فريق، سهرة، مجموعة، مفرزة، زمرة، طغمة، تيم، تواطؤ، حفل إستقبال، حزبي، أقام سهرة، احتفل، خرج، خرج للرقص | ||
ترکی | parti | ||
فرانسوی | faire la fête | ||
آلمانی | party | ||
اسپانیایی | fiesta | ||
ایتالیایی | festa | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «حزب» در زبان فارسی به معنای گروهی از افراد است که بر اساس منافع و اهداف مشترک، با یکدیگر همکاری میکنند. در ادامه برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه را بررسی میکنیم:
توجه داشته باشید که استفاده صحیح از کلمه «حزب» و رعایت نکات نگارشی و دستور زبانی میتواند به وضوح و شفافیت متن کمک کند. | ||
واژه | حزب | ||
معادل ابجد | 17 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | hezb | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: اَحزاب] | ||
مختصات | (حِ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | hezb | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی حزب | ||
پخش صوت |
گروه ، فرقه کلمه «حزب» در زبان فارسی به معنای گروهی از افراد است که بر اساس منافع و اهداف مشترک، با یکدیگر همکاری میکنند. در ادامه برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه را بررسی میکنیم: نحو و صرف: کاربرد: نقطهگذاری: حروف اضافه: توجه داشته باشید که استفاده صحیح از کلمه «حزب» و رعایت نکات نگارشی و دستور زبانی میتواند به وضوح و شفافیت متن کمک کند.
رسيدن چيزي بکسي
رسيدن چيزي بکسي
1- باند، جمع، دسته، عده، فرقه، تشكيلات سياسي، گروه
2- بهره، حظ، نصيب
party,faction,junta,sect
حزب، طرف، حفلة، فريق، سهرة، مجموعة، مفرزة، زمرة، طغمة، تيم، تواطؤ، حفل إستقبال، حزبي، أقام سهرة، احتفل، خرج، خرج للرقص
parti
faire la fête
party
fiesta
festa