حلزون
licenseمعنی کلمه حلزون
معنی واژه حلزون
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی] (زیستشناسی)
مختصات:
(حَ لَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
halazun
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
101
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
snail | clams , mollusc , mollusk , cochlear
ترکی
salyangoz
فرانسوی
escargot
آلمانی
schnecke
اسپانیایی
caracol
ایتالیایی
lumaca
عربی
حلزون | الكسول
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
در زبان فارسی، کلمه "حلزون" به معنی نوعی نرمتن است که دارای پوستهای حلزونی شکل است. برای استفاده صحیح از این کلمه، چند نکته و قاعده نگارشی وجود دارد:
- نحوه نوشتن: کلمه "حلزون" به صورت صحیح باید با "ح" بزرگ و "ز" کوچک نوشته شود و نباید از حروف دیگر استفاده شود.
- جنس کلمه: "حلزون" علامت مذکر دارد و در جملات میتوان آن را به عنوان فاعل یا مفعول استفاده کرد.
- جمع و مفرد: جمع آن "حلزونها" است و باید به این نکته توجه داشت که برای جمع بستن کلمه از پسوند «ها» استفاده میکنیم.
-
شیوه ادغامی: در جملهسازی، میتوان از "حلزون" به عنوان فاعل، مفعول یا حتی قید استفاده کرد. به عنوان مثال:
- حلزون بر روی برگ حرکت میکند.
- من حلزون را در باغ پیدا کردم.
- حلزونها به آرامی حرکت میکنند.
- استفاده در متون توصیفی: در نوشتن متون توصیفی میتوان از صفات برای توصیف حلزون، مانند "حلزون زیبا" یا "حلزون کوچک" استفاده کرد.
با رعایت این نکات و قواعد، میتوان به خوبی از کلمه "حلزون" در زبان فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "حلزون" در جمله آمده است:
- حلزون به آرامی بر روی برگهای سبز خزیده بود.
- من همیشه در باغچهام حلزونها را تماشا میکنم.
- حلزونها به خاطر سرعت کمشان معروف هستند.
- در تابستان، میتوانیم حلزونهای زیادی را در پارک ببینیم.
- حلزونها معمولاً در شبها فعالتر هستند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!