حماض
licenseمعنی کلمه حماض
معنی واژه حماض
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | support | ||
عربی | دعم، سند، تأييد، مساعدة، دعامة، مساعد، حامل، سناد، نجدة، العماد، أيد، ساعد، تحمل، قوى، ناصر، شجع، أعال، احتمل، قام بنفقة كذا، الدعم | ||
ترکی | fermente | ||
فرانسوی | fermenté | ||
آلمانی | fermentiert | ||
اسپانیایی | fermentado | ||
ایتالیایی | fermentato | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حماض" به معنای زخم یا جراحت سطحی است و در زبان فارسی بهکار میرود. برای نگارش صحیح این کلمه و استفاده مناسب از آن، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
در کل، شناخت کامل از معانی، املاء و استفادههای درست از کلمه "حماض" به شما کمک میکند تا در نگارشتان دقت بیشتری داشته باشید. | ||
واژه | حماض | ||
معادل ابجد | 849 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | hommāz | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] [قدیمی] | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی حماض | ||
پخش صوت |
ترشه ترشک سرخک سرخمرز کلمه "حماض" به معنای زخم یا جراحت سطحی است و در زبان فارسی بهکار میرود. برای نگارش صحیح این کلمه و استفاده مناسب از آن، میتوان به نکات زیر توجه کرد: املای صحیح: املای کلمه "حماض" باید به همین شکل و با حروف صحیح نوشته شود. اطمینان حاصل کنید که حروف و ترتیب آن درست است. نوشتن در جملات: این کلمه میتواند به عنوان اسم در جملات استفاده شود. به عنوان مثال: "او در اثر تصادف دچار حماض شد." استفاده در متن: کلمه "حماض" در متون پزشکی یا ادبی ممکن است بهکار رود. در متون پزشکی، معمولا به نوع خاصی از زخم اشاره دارد. در کل، شناخت کامل از معانی، املاء و استفادههای درست از کلمه "حماض" به شما کمک میکند تا در نگارشتان دقت بیشتری داشته باشید.
سرخپاي از گياهان
(اسم) - 1 ترشک . - 2 شبدر ترشک .
support
دعم، سند، تأييد، مساعدة، دعامة، مساعد، حامل، سناد، نجدة، العماد، أيد، ساعد، تحمل، قوى، ناصر، شجع، أعال، احتمل، قام بنفقة كذا، الدعم
fermente
fermenté
fermentiert
fermentado
fermentato