حمام
licenseمعنی کلمه حمام
معنی واژه حمام
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- امر مقدر، امر محتوم 2- قضا، قدر، سرنوشت 3- مرگ، موت | ||
انگلیسی | bathroom, bathhouse, washroom, Turkish bath, therm | ||
عربی | حمام، مرحاض، منافع مراحيض | ||
ترکی | banyo | ||
فرانسوی | salle de bain | ||
آلمانی | badezimmer | ||
اسپانیایی | baño | ||
ایتالیایی | bagno | ||
مرتبط | گرمابه، لباس کن، محل دستشویی، اتاقک توالت، گرمابه بخار، گرما، کالری کوچک، معادل هزار کالری بزرگ، واحد گرما، داغ | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حمام" در زبان فارسی به معنی محل استحمام و شستشو است. در زیر به برخی قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این قواعد و نکات، میتوان از کلمه "حمام" به طور صحیح و مؤثر در نوشتار استفاده کرد. | ||
واژه | حمام | ||
معادل ابجد | 89 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | hemām | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] [قدیمی] | ||
مختصات | (حَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | hammAm | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی حمام | ||
پخش صوت |
کبوتر، هر نوع مرغ طوقدار کلمه "حمام" در زبان فارسی به معنی محل استحمام و شستشو است. در زیر به برخی قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود: نوشتار صحیح: کلمه "حمام" به همین شکل نوشته میشود و نیازی به تغییر یا ترکیب ندارد. ضربالمثل و اصطلاحات: در زبان فارسی، کلمه "حمام" میتواند در ضربالمثلها و اصطلاحات مختلفی نیز به کار رود. مثلاً "به حمام رفتن" به معنی استحمام کردن است. جمعسازی: جمع کلمه "حمام" به صورت "حمامها" نوشته میشود. قید و وصف: میتوان از کلمه "حمام" در ترکیبهای مختلف استفاده کرد؛ مثلاً "حمام عمومی"، "حمام خصوصی"، "حمام سنتی" و غیره. توضیحات اضافی: در نوشتار رسمی یا توصیفی میتوان به ویژگیهای مختلف حمامها اشاره کرد؛ مثلاً ذکر نوع، مکان، خدمات و امکانات. با رعایت این قواعد و نکات، میتوان از کلمه "حمام" به طور صحیح و مؤثر در نوشتار استفاده کرد.
گرمابه ، محل شستن سر و بدن
گرمابه ، محل شستن سر و بدن
1- امر مقدر، امر محتوم
2- قضا، قدر، سرنوشت
3- مرگ، موت
bathroom, bathhouse, washroom, Turkish bath, therm
حمام، مرحاض، منافع مراحيض
banyo
salle de bain
badezimmer
baño
bagno
گرمابه، لباس کن، محل دستشویی، اتاقک توالت، گرمابه بخار، گرما، کالری کوچک، معادل هزار کالری بزرگ، واحد گرما، داغ