حیاط
licenseمعنی کلمه حیاط
معنی واژه حیاط
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | رحبه، ساحت، صحن، فضا، محوطه | ||
انگلیسی | yard, courtyard, court, patio, homestead, curtilage | ||
عربی | ساحة، فناء، حظيرة، عارضة الشارع، زريبة، مرعى الظباء الشتوي، ياردة وحدة قياس، حوض لصنع السفن، حديقة منزل | ||
ترکی | bahçe | ||
فرانسوی | cour | ||
آلمانی | hof | ||
اسپانیایی | patio | ||
ایتالیایی | cortile | ||
مرتبط | یارد، محوطه یا میدان، دادگاه، دیوان، دربار، بارگاه، اظهار عشق، پاسیو، ایوان، طارمی، شهر موطن، مزرعه رعیتی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حیاط" در زبان فارسی به معنای فضای باز و معمولا محصور شدهای است که در اطراف یک بنا قرار دارد. در خصوص نگارش و قواعد مربوط به این واژه میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
توجه به این نکات میتواند به نوشتار صحیح و مناسب این واژه در متون کمک کند. | ||
واژه | حیاط | ||
معادل ابجد | 28 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | hayāt | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: حیاط hiyāt، جمعِ حائِط] | ||
مختصات | (حَ) (اِ.) | ||
آواشناسی | hayAt | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی حیاط | ||
پخش صوت |
محوطه و هر جاي که ديوار بست و سراي و خانه و صحن خانه کلمه "حیاط" در زبان فارسی به معنای فضای باز و معمولا محصور شدهای است که در اطراف یک بنا قرار دارد. در خصوص نگارش و قواعد مربوط به این واژه میتوان به نکات زیر اشاره کرد: نوشتار: کلمه "حیاط" به صورت صحیح باید با حرف "ح" بزرگ نوشته شود (در ابتدای جمله یا عنوان). در غیر این صورت باید با "ح" کوچک نوشته شود. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً به عنوان اسم استفاده میشود و میتواند به عنوان فاعل یا مفعول در جملات قرار گیرد. مثلا: حروف اضافه: در برخی موارد، ممکن است از حروف اضافه برای ترکیب با "حیاط" استفاده شود: جمع: جمع این واژه "حیاطها" میباشد. به عنوان مثال: توجه به این نکات میتواند به نوشتار صحیح و مناسب این واژه در متون کمک کند.
رحبه، ساحت، صحن، فضا، محوطه
yard, courtyard, court, patio, homestead, curtilage
ساحة، فناء، حظيرة، عارضة الشارع، زريبة، مرعى الظباء الشتوي، ياردة وحدة قياس، حوض لصنع السفن، حديقة منزل
bahçe
cour
hof
patio
cortile
یارد، محوطه یا میدان، دادگاه، دیوان، دربار، بارگاه، اظهار عشق، پاسیو، ایوان، طارمی، شهر موطن، مزرعه رعیتی