خاراندن
licenseمعنی کلمه خاراندن
معنی واژه خاراندن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر متعدی) ‹خارانیدن›
مختصات:
(خود یا دیگری )
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
906
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
scratch | scrape
ترکی
tırmalamak
فرانسوی
scratch
آلمانی
kratzen
اسپانیایی
rascarse
ایتالیایی
graffiare
عربی
خدش | جلفة , خدشة , خمشة , خربشة , شج , صرير خفيف , قرصة , شطب , بدأ من الصفر , خمش , حفر بأظافره , حك جلده , انكرش , نحت , جمع , صر صريرا خفيفا , ألغى
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «خاراندن» در زبان فارسی به معنای خراش دادن یا مالیدن پوست به منظور کاهش خارش یا تسکین آن است. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
صرف فعل: «خاراندن» یک فعل حرکتی است و در زمانهای مختلف صرف میشود. به عنوان مثال:
- زمان حال: میخاراند
- زمان گذشته: خاراند
- زمان آینده: خواهد خاراند
-
استفاده در جملات: این فعل معمولاً به عنوان فعل اصلی استفاده میشود و میتواند با مفعول همراه باشد. مثلاً:
- او پوستش را خاراند.
- او برای تسکین خارش، به آرامی پوستش را خاراند.
-
قواعد نوشتاری: در نوشتار، باید به نکات زیر توجه کرد:
- فعل «خاراندن» را باید به درستی و در بافت مناسب استفاده کرد.
- توجه به میاننویسیها و نشانههای نگارشی (نقطه، ویرگول و ...) در جملات حائز اهمیت است.
- استفاده مجازی: این کلمه ممکن است در معانی مجازی نیز به کار رود، مثلاً در بیان احساسات یا تنش. به عنوان مثال:
- مشکلات زندگی او را مجبور به خاراندن افکارش کرده بود.
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه «خاراندن» در نگارش و گفتار استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او به خاطر خارش شدید پوستش، مرتب دستش را به آن ناحیه خاراند.
- وقتی که سگش شروع به خاراندن پشتش کرد، متوجه شد که باید ژل ضدحساسیت برایش بگذارد.
- در روزهای گرم تابستان، افراد بیشتر به خاراندن نواحی مختلف بدن خود تمایل دارند.